برای روشن شدن معنای حدیث؛ نخست واژۀ «حور» از جهت مفهوم شناسی مورد بررسی قرار می گیرد، سپس معنای حدیث و وجه تشبیه حضرت فاطمه(س) به حور در خلقت بیان می شود.
الف. مفهوم شناسی «حور»
«حور» جمع است، مفردش «حوراء» و «احور» است. حوری به کسی گفته می شود که سیاهى چشم او کاملاً مشکى و سفیدى آن کاملاً شفاف است.[1]
برای حور صفات زیادی در آیات و روایات بیان شده است[2] از جمله این که:
1. زیبا چهره و زیبا نهادند؛[3] 2. به شوهران خود مهربانند و نظرى به بی گانگان ندارند؛[4] 3. خون حیض و خون بکارت ندارند؛[5] 4. دوشیزگان همیشگی اند؛[6] 5. همسرانی پاک شده از آلودگی هایند؛[7] 6. در زیبایى و طراوت مانند مروارید و مرجان و یاقوت هستند؛[8] 7. زنانی که جز شوهرانشان کسی با آنان مراوده نداشته است.[9]
ب. سند حدیث
حدیث مورد پرسش در کتاب های «بحار الانوار»[10] و «مستدرک الوسائل»[11] به سند مشترک از کتاب «دلائل الامامة»[12] ذکر شده است.
گفتنی است که در منابع دیگری نیز این حدیث با سلسله سند دیگری –مانند اسماء بنت عمیس- نقل شده است.[13]
راویان آن در علم رجال اجمالاً توثیق شده اند، و سند حدیث، مورد اعتنا است.
ج. معنای حدیث
معنای حدیث مزبور را در دو بخش می توان بیان کرد:
1. معنای ظاهری: به این بیان که پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «فاطمه، حوریّه اى است که همانند صورت انسان خلق شده است»؛ یعنی حضرت فاطمۀ زهرا(س) همانند حوریان بهشتی از نور آفریده شده نه از خاک، و دارای صفات حوریان بهشتی است، جسمش آثار ماده و آلودگی های آن را ندارد. از این رو، هنگام حیض شدن، خون نمی بیند، ولی از جهت صورت و ترکیب ظاهری و شکل و شمایل، همانند انسان ها خلق شده و ساختار فیزیکی و ظاهری او شبیه آنها است.
2. معنای عمیق و باطنی: انسان دارای دو حیثیّت است؛ یکی حیثیت مادی و جسمانی که از خاک و گِل آفریده شده است،[14] که دارای آثار و متعلّقات ماده از قبیل جِرم و شکل ظاهری و محدودیت می باشد. و دیگری حیثیت روحی او که از روح حضرت حق تعالی در این کالبد خاکی دمیده شده است،[15] و دارای مراتب بلند و استعداد بی نهایت می باشد و در رسیدن به درجات بی انتهای کمال و معرفت الاهی، محدودیت ندارد؛ زیرا مراتب کمال حضرت حق و نور وجودی او بی نهایت و غیر محدود است.
از سوی دیگر حوریان بهشتی و به عبارت جامع تر، مجردات از مخلوقات الاهی نیز دارای دو حیثیت هستند؛ یکی حیثیت جسمانی که از خاک نورانی بهشتی آفریده شده اند.[16] بنابر این، دارای آثار مادی و حجاب های جسمانی در این دنیا نیستند. دیگری حیثیّت روحانی که محدود به حدودی هستند که از سوی حضرت حق تعالی برایشان به اندازۀ ظرفیّت وجودی هر کدام معیّن و مقدّر شده است و بالاتر از آن حد برای آنان میسّر نیست.[17]
به درستی که حضرت فاطمه(س) در مرحلۀ اول خلقت، همجنس حوریان از خاک نورانی بهشت است، آن هم از نور خود حضرت حق تعالی، پیش از آفرینش آدم. وقتى که پروردگار متعال، آدم را آفرید، جسم نوری حضرت فاطمه(س) را به صورت یک سیب در بهشت در آورد، و در شب معراج، آن سیب را توسط حضرت جبرئیل، به پیامبر اکرم(ص) داد و پیامبر(ص) آن سیب را نوش جان فرمودند و نطفه حضرت فاطمه از آن سیب بهشتی منعقد شد،[18] اما در مرحلۀ وجودی در این دنیا، همانند انسان های دیگر از خاک آفریده شده است.
نتیجه این که؛ جسم شریف فاطمۀ زهرا(س) دارای آثار مادی نیست و همانند حوریان است و بسیار زیبا و پاک شده از آلودگی ها و حجاب های ظلمانی می باشد، اما از جهت صورت این دنیایی، همانند نوع انسان ها آفریده شده است.
[1]. مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 306، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360ش؛ مهیار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، ص 26، واژه حور؛ مکارم، شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 212، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374ش.
[3]. «فِیهِنَّ خَیراتٌ حِسانٌ»؛ الرحمن، 70.
[4]. «وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِینٌ کَأَنَّهُنَّ بَیضٌ مَکْنُونٌ»؛ صافات، 48.
[6]. «إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً»؛ واقعه، 35.
[7]. «وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ»؛ نساء، 57.
[8]. «کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ»؛ الرحمن، 58 و «کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»؛ واقعه، 22.
[9]. «لَمْ یطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ»؛ رحمن، 74.
[10]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 78، ص 112، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 2، ص 37، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1408ق.
[12]. طبرى آملى صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، ص 146، بعثت، قم، چاپ اول، 1413ق.
[13]. ر.ک: ابن مغازلی، على بن محمد الشافعی، مناقب الإمام على بن أبى طالب علیهما السلام، ص 296، دار الأضواء، بیروت، چاپ سوم، 1424ق؛ ابن عبد الوهاب، حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص 58، مکتبة الداورى، قم، چاپ: اول، بى تا؛ اربلى، على بن عیسى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 1، ص 463، بنى هاشمى، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[14]. «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طین»؛ مؤمنون، 12.
[15]. «فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدین»؛ حجر، 29.
[16]. وقتی ابابصیر از امام صادق(ع) در بارۀ خلقت حوریان بهشتی می پرسد، آن حضرت می فرماید: «مِنْ تُرْبَةِ الْجَنَّةِ النُّورَانِیةِ»؛ قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح: موسوى جزائرى، طیب، ج 2، ص 82، دار الکتاب، قم، چاپ سوّم، 1404ق.
[17]. «وَ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ»؛ صافات، 164.
[18]. شیخ صدوق، معانی الأخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ص 396، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1403ق.