اهل بیت و ائمه معصومین (ع) نیز به تاسی از پیغمبر (ص) به شعر خوب و شعر حکمی اهمیت بسیار میدادند. آن حضرات به شاعرانی که در مدح اهل بیت و یا راه حق شعر میسرودند صله و جوایز بسیار میدادند. احادیثی نیز در ضرورت فضیلت سرودن درباره اهل بیت به ما رسیده است.
بهجز این اهل بیت و ائمه معصومین (ع) خود نیز سخن پردازانی قوی و قهار بودند و در مواقع لزوم ابیاتی شورانگیز می سرودند. در برخی روایتها ثبت است که بانوی دو عالم در برخی رویدادها اشعاری خوانده است که به نظر انشاد خود ایشان باشد. یکی از منابعی که این ابیات را ثبت کرده الاحتجاج علامه طبرسی است.
مختصری از زندگی و آثار علامه طبرسی
دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و شیخ جلیل ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی از برجستهترین علمای امامیه در قرن ششم هجری است. از تاریخ تولد و وفات وی و جزییات زندگی او اطلاعاتی در دست نیست. تنها نکاتی که درباره زندگی او بیان شده است اینکه محمدعلی مدرس تبریزی در «ریحانة الادب» و محمدباقر خوانساری در «روضات الجنات» او را از اهالی ساری (استان مازندران) دانسته و سید محسن امین در «اعیان الشیعه» نیز وی را همعصر و خویشاوند فضل بن حسن طبرسی نویسنده کتاب «مجمع البیان» ذکر کرده است.
تو را از دست دادیم همچون زمینی که بارانی نافع را از دست دهد، قوم تو به اختلاف افتادند، پس تو خود شاهد امور ایشان باش
استاد سرشناس طبرسی، مهدی بن ابی حرب مرعشی است که طبرسی بهواسطه او از شیخ صدوق روایت نقل میکند. مشهورترین شاگرد طبرسی هم ابن شهر آشوب مازندرانی است. از دیگر آثار علامه طبرسی این کتابها را ذکر کردهاند: «مفاخر الطالبیة»، «تاریخ الأئمة»، «فضائل الزهراء (س) و «تاج الموالید».
شیخ حر عاملی در کتاب «المل الامل» درباره علامه طبرسی چنین نوشته است: احمد بن علی بن ابی طالب الطبرسی دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و مولف کتاب احتجاج بر اهل لجاج که کتاب خوب و کثرالفوایدی است و مرحوم مولف روایت میکند از سید عالم و عابد ابوجعفر مهدی بن ابی حرب الحسینی المرعشی و او از شیخ بزرگوار ابوعبدالله جعفر بن محمد بن احمد دوریستی و او از پدرش محمد بن احمد دوریستی و او از شیخ صدوق محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی.»
معرفی کتاب الاحتجاج
«الإحْتِجاجُ عَلی أهْلِ اللّجاج» در بیان احتجاحات (بحث و استدلال) پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و برخی از پیروان آنها با مخالفان خود از فرقههای مختلف است. برخی از عالمان شیعی در انتساب کتاب اشتباه کرده و آن را به فضل بن حسن طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان نسبت دادهاند، اما این کتاب همانطور که اشاره شد اثر ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی است. احتجاج دارای ترجمهها و شروح متعددی است و بسیاری از بزرگان بر آن اعتماد کردهاند.
خود شیخ در باره علت تالیف این کتاب چنین نوشته است: «آنچه باعث شد من چنین کتابی تألیف کنم، این بود که عدهای از شیعیان امامیه دست از استدلال و بحث با مخالفان برداشتهاند و میگویند این کار بر ما روا نیست زیرا پیامبر و ائمه (ع) هیچ گاه جدال نکردهاند و به شیعه نیز چنین اجازهای ندادهاند؛ لذا تصمیم گرفتم در یک کتاب بحثهای بزرگان را با مخالفان در اصول و فروع دین جمع کنم. طبرسی در ادامه متذکر میشود که نهی آنان از مجادله، نسبت به افراد ضعیف در دفاع از دین و عقاید بوده است، نه افراد مبرز و توانا برای ابراز حق و دفاع از باطل.»
گروهی از مردمان نسبت به ما روی ترش کرده و مقام ما را کوچک و سبک شمردند چون از میان ما غایب شدی امروز ما مورد غضب و خشم واقع شدیم
اما علامه طبرسی در مقدمه کتاب خود این مباحث را درج کرده است: اخباری متضمن نهی از جدل و مناظره و نکوهش آن، و انگیزه تالیف کتاب. در فصول مختلف کتاب نیز این مباحث مطرح شده است: احتجاجات و استدلالات ماثور از پیغمبر اکرم (ص) و سایر ائمه معصومین درباره اصول و فروع دین، ذکر واقعه غدیر خم، ماجرای فدک و محاجههای حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) و دیگر صحابه و اهل بیت. محاجات امام علی (ع) با معاویه و اهل شام و خوارج و نقص کنندگان بیعت با او. در بخش پایانی نیز احتجاجات صاحب الزمان (عج)، مکاتبات آن حضرت در زمان غیبت صغری با نواب اربعه، توقیعات حضرت در زمان غیبت کبری مطرح شده است.
صاحب کتاب «روضات جنات» در این اثر درباره علامه و کتابش چنین نوشته است: «فاضل و محدث مبرور ابومنصور احمد بن علی بن ابی طالب الطبرسی از بزرگان و اجلا علمای متقدمین شیعه است و او از اهل ساریه مازندران است چنانکه شاگرد او ابن شهرآشوب نیز به همان بلد منسوب است… کتاب احتجاج در میان طایفه شیعه مشهور و معروف و معتبر است و مولف محترم آنچه از احتجاجات رسول اکرم و حضرات ائمه جمع آوری کرده و در این مجموعه شریفه ضبط کرده است.»
ترجمههای فارسی از الاحتجاج
نظام الدین احمد غفاری مازندرانی از علمای امامیه قرن دهم هجری ترجمه و شرحی بر این متن شریف نوشت. در عصر جدید این ترجمه توسط انتشارات نورمحبت منتشر میشود. ملا فتح الله کاشانی از علمای برجسته عصر شاه طهماسب نیز ترجمه و شرحی از این کتاب با عنوان «کشف الاحتجاج» دارد. میرزا ابوالحسن بحرانی از علمای دوران زندیه در شیراز نیز شرحی از این کتاب را نوشته است. اما در عصر حاضر یکی از بهترین ترجمهها از این متن را بهراد جعفری ارائه داده است که گویا به سال ۱۳۸۱ برای نخستین بار توسط دارالکتب اسلامیه منتشر شد و تاکنون به چاپهای متعدد رسیده است. روایت مرثیه حضرت زهرا (س) از این ترجمه انتخاب شده است.
روایت مرثیه
پس از غصب حق حضرت امیرالمومنین (ع) فدک نیز به دستور خلیفه نخست غصب شد به این بهانه که پیغمبران میراثی از خود برجای نمیگذارند و حضرت زهرا (س) شاهدی برای واگذاری این ملک بدیشان ندارد. بدین منظور جلسهای دادخواهی در حضور خلیفه برگزار شد و حضرت امیر (ع) استدلالات منطقی در جهت مالکیت بانوی دو عالم بر فدک بیان کردند و بر همگان حجت تمام شد که این ملک از آن ایشان است و مالکیت ایشان بر آن از زمان حیات حضرت رسول (ص) بوده است. پس از بیان استدلالات قوی و منطقی حضرت امیر (ع) در زمینه غصب فدک و اینکه جماعت داخل مسجد جملگی یکصدا فریاد میزدند که به خدا علی (ع) راست میگوید، حضرت زهرا (س) داخل مسجد شدند و ضمن طواف قبر پدر این ابیات را خواندند:
اِنَّا فَقَدْناکَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَها * وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ
قَدْ کَانَ بَعْدَکَ اَنْباءٌ وَ هَنْبَثَةٌ * لَوْ کُنْتَ شَاهِدَها لَمْتَکْثُرِ الْخَطَبُ
قَد کَان جِبریلُ بِالآیاتِ یُؤْنِسُنَا * فَغِبْتَ عَنَّا فَکُلُّ الخَیرِ مُحتَجَبُ
وَکنتَ بَدراً وَنُوراً یُستَضَاءُ بِهِ * عَلیکَ تَنزِلُ مِن ذِی العِزَّةِ الکُتُبُ
تَجَهَّمَتْنَا رِجالٌ واستُخِفَّ بِنا * بَعد النَّبی وَکلُّ الخَیرِ نغتَصَبُ
فَسوفَ نَبکِیکَ مَا عِشنَا وَمَا بَقِیتْ * لَنَا العُیونُ بِتِهْمَالٍ لَهُ سکبُ
ترجمه ابیات چنین است:
۱. تو را از دست دادیم همچون زمینی که بارانی نافع را از دست دهد، قوم تو به اختلاف افتادند، پس تو خود شاهد امور ایشان باش.
۲.پ س از تو اخبار و اکاذیبی منتشر شد که اگر شما حاضر بودی کار مردم تا به این حد سخت نمیشد.
۳. درگذشته فرشته وحی جبرییل امین با آیات خدا مونس ما اهل بیت بود، چون از میان ما رفتی او نیز غایب شد و تمام خوبیها از ما پوشیده شد.
۴. تو همچون ماه شب چهارده و نوری بودی که از تو بهرهمند میشدند و بر تو از جانب خداوند تبارک و تعالی آیات نازل میشد.
۵. گروهی از مردمان نسبت به ما روی ترش کرده و مقام ما را کوچک و سبک شمردند چون از میان ما غایب شدی امروز ما مورد غضب و خشم واقع شدیم.
۶. این را بدان که تا دم مرگ و تا زمانی که چشمهای ما اشکی برای ریختن داشته باشد برای تو خواهیم گریست.
پس از این احتجاج و پس از این ابیات بود که خلیفه و همراه نزدیکش تصمیم به قتل امیرالمومنین (ع) گرفتند، چرا که گمان داشتند اگر چنین مجلسی دوباره تکرار شود اساس خلافت متزلزل خواهد شد. به روایت الاحتجاج ماموریت قتل بر عهده خالد بن ولید گذاشته شد، اما خداوند ترس از حضرت امیر (ع) را در دل آنها انداخت و هیبت آن حضرت (ع) مانع از اجرای این تصمیم شوم شد.
***
برای مطالعه دیگر قسمتهای این پرونده به این نشانی بروید.
منبع: مهر