بنا بر نقل راویان شیعه، على علیه السلام پس از پایان خاک سپاری و از میان بردن آثار قبر شریف فاطمه علیها السلام، با چشمانی اشک بار و دلی سوخته، رو به سوی مدفن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کرد و گفت: «از فراق دختر برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و شکیبایی و توانایی ام پایان یافته است، گرچه چاره ای جز صبر ندارم. امانتی که به من سپرده شده بود، پس گرفته شد، غم و اندوه من از این فراق، ابدی است.
آسمان نیلگون و زمین تیره و زشت است، اندوهم مانند آتشی برافروخته و درد دلم به سان زخمی آزاردهنده است که تسکینی جز مرگ و رسیدن به محضر تو [ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم] ندارد.» حضرت علی علیه السلام از این فراق نابهنگام به خداوند شکایت برده و از اینکه حق فاطمه علیها السلام پایمال گردیده و از ارثش محروم شده و مخفیانه دفن گردیده، اظهار اندوه کرده و گفته است که خدا ناظرِ این امور است.
اشعاری نیز از على علیه السلام نقل شده است که از جدایی و فراق و مصیبت سنگین حضرت علیه السلام حکایت دارد و از دست دادن فاطمه علیها السلام را نشانه بی دوام بودن دوستیها خوانده است . اشعار دیگری نیز منسوب به اوست، حاکی از آنکه یاد فاطمه علیها السلام و اندوه فراقش، هرگز از خاطر او نمی رود .
منبع: دانشنامه فاطمی سلام الله علیها