قلب کساء اگر چه تحت کسا یک حدیث جای تو بود همیشه قلب رسول خدا کسای تو بود تو مثل نبض نبی در حریم قلب رسول کنار کوثر وحی خدا سرای تو بود تو ای رسول تعهد که زهره زهرا بهار عاطفه باغ دستهای تو بود طنین «فاطمة بضعتی فمن آذاه » جگرخراش ترین بغض در صدای تو بود شکسته قامت تو ایستاده قامت بست نماز را که علی روح مقتدای تو بود فدای آن همه زخمی که از نهایت درد همیشه دست علی بهترین عصای تو بود تو با حسین نگفتی که بی جراحت زخم به قدر وسعت یک بوسه در کجای تو بود غریب می روی ای یاس دامن یاسین کدام خاطره جز درد آشنای تو بود تو در کنار علی بودی و فقط او بود که تا مسافرت خاک پابپای تو بود فقط نگاه علی بود در شب تودیع که سوگوارترین ابر در عزای تو بود تو ای قتیل مقدس قسم به جان رسول که نقش آینه ی راز با خدای تو بود تو را به جان جگر گوشه ات قسم دریاب «غلام » درگه خود را که با «رضا»ی تو بود خوشا به حال همان خاک راهت ای زهرا که فرشی از عطش بوسه زیر پای تو بود منبع : فصلنامه مشکوة، شماره 45 , شکوهی، غلامرضا