ما در این نوشتار مقداری از اخلاق نیکوی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در خانهداری و همسرداری را بیان میکنیم، به این امید که زنان ما نیز به حضرت اقتدا کرده و سیره ایشان را در پیش گیرند.
الف) کارها بین امیرالمومنین و فاطمه زهرا(سلاماللهعلیهما) تقسیم شده بود.
در روز اول زندگی امیرالمومنین و فاطمه زهرا(سلاماللهعلیهما) کارهای ضروری زندگی را بین خود تقسیم کردند؛ آوردن آب و تهیه هیزم و کارهای خارج از خانه، برعهده علی(علیهالسلام) بود و درست کردن آرد، خمیر و پختن نان، وصله زدن لباس و کارهای داخل خانه با فاطمه(سلاماللهعلیها).
حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) از اینگونه تقسیم کار، بسیار خرسند بود؛ چرا که از برخورد و روبهرو شدن با نامحرمان در بیرون، دور بود.[1] این نکته، درسی برای تقویت عفاف و پاکی زنان ما در جامعه اسلامی است.
ب) اوج محبت و عشق در میان آن دو
استفاده از نام مناسب و القاب زیبا برای مخاطب قرار دادن همسر، باعث روابط مثبت و ایجاد محیطی آکنده از صمیمیت شده و سبب پیدایش زمینهی عکسالعمل و رفتاری مناسب در طرف مقابل میشود. در زندگی مشترک فاطمه زهرا با امیرالمومنین(سلاماللهعلیهما) عبارات و کلمات محبت آمیز بسیار است. حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) با الهام از دستورات الهی و با دارا بودن درک صحیح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارش عشق میورزید و او را مورد محبت قرار میداد و در کلام خود علاقه و احترام را در نظر داشت؛ گاهی او را با کنیهی «اباالحسن» صدا میزد و گاه او را «یابن عم: پسر عمو» خطاب میکرد.
عشق و محبت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) نسبت به همسرش به اندازهای بود که در لحظات احتضار میگریست و به امیرالمومنین(علیهالسلام) میفرمود: «ابکی لما تلقی بعدی؛ به خاطر آنچه [از مشکلات و سختیها] که پس از من به تو خواهد رسید، گریه میکنم».[2]
امیرالمومنین(علیهالسلام) نیز فرمود: «وَلقد کنتُ أنظُر إلیها فَتَنْکََشِفُ عنیّ الهمومَ والأحزان: هرگاه به چهرهی او(زهرا) نگاه میکردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف میشد».[3]
ج) شوهرداری و هماهنگی با او
شوهرداری حضرت(سلاماللهعلیها) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت با شوهرش امیرالمومنین(علیهالسلام) در عالی ترین مرحله صفا و مهربانی بود. حضرت در طول زندگی خود هرگز امیرالمومنین(علیهالسلام) را رنجیدهخاطر نکرد و یاری مهربان برای او بود.
امیرالمومنین(علیهالسلام) در این رابطه میفرماید: «سوگند به خدا، من هرگز زهرا(سلاماللّهعلیها) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نکردم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچگاه منراخشمگین نکرد و عملی از او سر نزد تا باعث ناخشنودی من شود».[4]
امیرالمومنین(علیهالسلام) چون پیکر پاک فاطمه(سلاماللّهعلیها) را به خاک سپرد، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و در حق زهرا(سلاماللّهعلیها) دعا کرد و فرمود: «خدایا من از دختر پیامبرت راضی هستم، بار الها فاطمه(سلاماللّهعلیها) نگران و مضطرب بود، تو او را آرامش بخش خداوند. زهرا(سلاماللّهعلیها) از دوستان و فرزندانش مفارقت کرد، تو او را وصل کن، پرودگارا به فاطمه(سلاماللّهعلیها) ظلم کردند، تو خود حاکم باش.[5]
پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم، به فکر چاره افتادند تا به گونهای از حضرت زهرا(سلاماللّهعلیها) دلجویی کنند؛ برای اینکار از حضرت اجازه ملاقات خواستند. اما فاطمه زهرا(سلاماللّهعلیها) هر گونه پیشنهادی را رد کرد و اعتراض و سکوت و بیزاری خود از آنان را ادامه داد.
روزی امیرالمومنین(علیهالسلام) وارد منزل شد و فرمود: «فاطمه جان، خلیفه و عمر بن خطاب پشت در منتظر اجازه ورود میباشند، نظر تو چیست؟ حضرت زهرا(سلاماللّهعلیها) فرمودند: «علی جان، خانه خانهی توست و من نیز همسر تو، هر کاری میپسندی انجام بده».[6]
نویسنده: محمد فرضی پوریان
---------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. مستدرک الوسائل، ج13، ص 25.
[2]. بحارالانوار، ج43، ص 218.
[3]. همان، ج 43، ص 134.
[4]. همان.
[5]. همان، ج 78، ص 345.
[6]. دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا، ص 13.