یقین بدانیم رویکرد نفی هویت زنانه، محتوم به شکست است؛ زیرا به نوعی تیشه به ریشه زدن می باشد.
مهناز جودکی، دانشآموخته مطالعات زنان دانشگاه الزهرا در یادداشتی نوشت :
هشت مارس روزی است که به تاسی از جنبش زنان غربی، روز جهانی زنان نامیده شده است. نهضتهایی که در پارهای از موارد ضرورت دارد تحت واکاوی و بررسی مبنایی و اندیشهای قرار بگیرد. زیرا هر گفتمانی در غایت خود بدنبال گسترش و یکدستسازی است. پس باید بررسی شود تا عیار آن مورد سنجش قرار بگیرد.
البته در خصوص گفتمان زن غربی، منافع جهانیسازی نیز سعی در ادغام جوامع دارد. یعنی بهتر است زن اروپایی، امریکایی و آسیایی بهمانند هم بیاندیشند؛ مثل هم بپوشند. نظیر یکدیگر به مسائل پیرامون بنگرند. در این صورت است که منافع سیاسی و اقتصادی شبکههای قدرت و ثروت جهانی، تمام و کمال تامین میشود.
پس نگارنده بعنوان یک زن ایرانی که مفتخر به تمدن و فرهنگ اسلامی- ایرانی است، لازم میداند؛ از طریق اندک دانش اندوخته، این فضای متصلب و همشکل را بشکافد. تا به حال به مفاهیمی که سالها بهعنوان مطالبات زنان به خوردمان دادهاند؛ اندیشیدهاید؟ شده برایتان سوال شود، چرا باید به تبعیت از زن غربی، دارایی زنانه خود را به تمسخر بگیریم و ناچیز بشماریم؟
یقین بدانیم رویکرد نفی هویت زنانه، محتوم به شکست است! زیرا به نوعی تیشه به ریشه زدن است. زنانگی خصلت ذاتی زن است. نمیشود این ذاتیات را انکار کرد و به امید بهبود وضعیت مقلد کنشهای زنستیز شد. آری به زعم نویسنده این نوشتار، زن غربی فریب خورده و برای جبران تهمت گناه نخستین، بیچون و چرا به تبعیت از جریانات جهانی قدرت و ثروت، واکنشهایی ضد زن اتخاذ کرده است.
پذیرش کالامحوری زن یا برابری ساعت کار زنان و مردان با وجود دستمزد پایینتر، اگر برخلاف منافع زنان نیست؛ چگونه توجیه میشود؟ هیچ فکر کردهاید، سراب تنهایی و نفی خانوادهمحوری با چه هدفی دنبال شدهاست؟
اگر در پس اصرار به یکدستسازی و یکنواختی مطالبات زنان، شبکه قدرت و ثروت جهانی را ببینیم؛ بدون شک به نفی مفاهیمی همچون برابری زن و مرد خواهیم پرداخت. چرا که کارنامه غرب در قبال زنان، تیره و تار است. زن نگونبخت غربی اسیر تلههای سرمایهداری شده است؛ پس دلیلی ندارد زن ایرانی نیز بر سر بازی باخته، قمار کند.
پژوهشهای بسیاری تفاوتهای جنسیتی و تمایز بین الگوهای رفتاری زنان و مردان را تایید کرده است. اسلام نیز با فهم این مسئله هست که انسان را به خانوادهگرایی دعوت میکند. در این راستا، کتاب آسمانی ما زن و مرد را مکمل هم میشمارد و سنت حسنه ازدواج را محملی برای همزیستی آرامشبخش تلقی میکند.
ما زنان ایرانی نیز در عصر پهلوی کلاه گشاد برابری را بر سر گذاشتهبودیم. اما پس از انقلاباسلامی، هوشیارتر شدیم و به برکت تبیین متفکرانی همچون بهشتی، مطهری و سیدعلی خامنهای(حفظه اللهتعالی) با الگوی سوم زنان آشنا شدیم.
این انقلاب اسلامی بود که ما زنان را نسبت به حقوق واقعی خود، آگاه کرد. این جمهوری اسلامی بود که به ما عزت داد و ظرفیت رویشهای علمی زنان را مهیا ساخت . زنان ایرانی باید بدانند برابری جنسیتی را پذیرفتن، پیروی از جریانی ضدزن محسوب میشود؛ زیرا حقیقتاً تفاوتهای زنان و مردان در خیلی از مسائل آشکار و انکارنشدنی است. قاعدتاً وقتی قرآنکریم به خلقت مجزای زن و مرد اشاره میکند؛ تفاوت زنان و مردان را مدنظر دارد. البته این تمایز دلیل بر ارزش هیچ جنسیتی نیست و اسلام به بر تری انسانها فارغ از جنسیتشان از نظر علم، تقوا و جهاد اعتقاد دارد.
بنابراین، دلیلی ندارد هنگامی که گفتمان زن اسلامی در قامت الگوی سوم زنان متجلی شده است. باز هم دنبالهرو گفتمان زن غربی باشیم. ما برای خود مان هدیه روز زن داریم و هشت مارس با هویت زنانه ما سنخیتی ندارد. روز ما زنان ایرانی، جشن میلاد فخر زنان بشریت است و حاضر نیستیم به بهانههای غربی آن را با هیچ مناسبتی معاوضه و قیاس کنیم.
منبع: فارس