حضرت صدیقه طاهره (س) همچنان به تبلیغات خود ادامه داد. او از هر فرصت برای بازگرداندن امامت و ولایت به جایگاه اصلی و واقعی آن تلاش کرد تا اینکه بر اثر دردها و رنجهای جسمی و روحی که بر او وارد آمده بود، بیمار شد و در بستر افتاد و در عین حال دست از مبارزه برنداشت. وقتی خبر بیماری حضرت زهرا (س) به گوش زنان مدینه رسید، به عیادت آن حضرت آمدند.
نیم نگاهی به خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا(س)، بیانگر آن است که آن بانوی بزرگوار مانند پدر بزرگوارشان تمام شرایط یک مبلّغ موفق را رعایت نمود که خطبه حضرت این گونه جاودانه شد، آن گونه که ائمه هدی به فرزندان خود دستور می دادند آن را حفظ کنند.
تدابیر حضرت زهرا(س) در حمایت از ولایت
۱. بهترین مکان
برای یک حرکت انقلابی که تأثیری ماندگار در تاریخ داشته باشد، انتخاب مکان مناسبی که برای مردم دارای اهمیت باشد، بسیار مهم است. حضرت زهرا (س) که در دامان نبوت پرورش یافته بود، به این مطلب کاملاً آگاه بود؛ از این رو مسجد پیامبر (ص) را برای شروع حرکت انقلابی خود آغاز نمود. مسجد پیامبر (ص) در آن روز مناسبترین نقطه، برای یک حرکت حق طلبانه و مرکز بزرگ اسلامی و جایگاه گردآمدن مردم بود. [۱۱]
۲. مناسبترین زمان
برای تأثیرگذاری سخن بر مخاطب، زمان نیز باید مناسب باشد. اگر مخاطب آمادگی شنیدن نداشته باشد، سخنرانی بی فایده خواهد بود. حضرت زهرا (س) نیز به خوبی به این موضوع واقف و زمانی که مسجد پیامبر (ص) آکنده از تودههای مختلف مردم اعم سران مهاجر و انصار بود، در آنجا حضور پیدا کرد. [۱۲]
۳. اقدام به صورت راهپیمایی اعتراض آمیز
آن بانوی فرزانه به تنهایی به سوی مسجد پیامبر (ص) حرکت نکرد، بلکه تدبیری اندیشید که گروهی از بانوان آگاه، برجسته، آزادی خواه و مخالف بیداد، به همراه او حرکت کردند و آن بزرگ پرچم دار آزادی و آزادگی در حلقه آنان باشکوه و عظمت وصف ناپذیر که نشانگر راهپیمایی اعتراض آمیز بانوان آزادی خواه و نواندیش و مخالف چرخش واپسگرایانه "سقیفه" بود، قرار گرفت. [۱۳]
۴. انتخاب مکان مناسب برای استقرار
از عبدالله بن حسن نقل است: وقتی ابوبکر و عمر برای منع حضرت زهرا (س) از دستیابی به فدک همدست شدند، حضرت از آن جریان مطلع شد. سپس مقنعه بر سر کشیده و پارچهای بر سر انداخت و با چند تن از اطرافیان و زنان قوم خود به سوی مجلس ابوبکر حرکت فرمود و با کمال طمأنینه و آرامش و همچون رسول خدا راه میرفت. چون وارد مسجد شد، ابوبکر با گروهی از جماعت مهاجر و انصار نشسته بودند. پس پردهای زدند و آن حضرت در پشت آن پرده جلوس فرمود. [۱۴]نالهای جانسوز کشید و این ناله همگان را به خروش آورد. صدای شیون از مردم بلند شد، به گونهای که مسجد را به لرزه انداخت. قدری مکث کرد تا مردم آرام شدند، آن گاه روی سخن به ابوبکر کرده و خطبه ایراد نمود. [۱۵]
۵. سخنرانی آن حضرت در اجتماع مهاجر و انصار
مهمترین و صریحترین اصل تبلیغی حضرت فاطمه (س)، موضع گیری ایشان در دفاع از ولایت و امامت حضرت علی (س) بود. خطبه حماسی و پرشوری را که حضرت، در مسجد رسول خدا (ص) در اجتماع مهاجر و انصار ایراد فرمود و به خطبه فدکیه شهرت یافت، میتوان یک دوره معارف اسلامی دانست که اهل بیت: در طول تاریخ به این خطبه توجه خاص داشتند و آن را به فرزندان خود تعلیم میدادند. [۱۶]علامه شرف الدین میگوید: "اهمیت این خطبه چنان است که اهل بیت: فرزندان خویش را ملزم به حفظ آن مینمودند، آن گونه که آنها را به حفظ قرآن دستور میدادند. این خطبه شاهد گویایی بر احتجاج به امامت امام علی (ع) میباشد". [۱۷]
۶. مراجعه حضرت زهر (ع) به خانههای انصار
حضرت زهرا (س) در مبارزهای که علیه خلیفه آغاز نموده بود، از هیچ تلاشی در حمایت از حریم ولایت و امامت دریغ ننمود و از راههای مختلف به مبارزه خویش ادامه داد.
حضرت هیچ گاه به سخنان و موضع گیریهای خود در دفاع از امام علی (ع)، رنگ عاطفی نداده است و در هیچ جایی از سخنان حضرت این نکته را نمیتوان یافت که حضرت از امام علی (ع) به این جهت که همسرش بود، دفاع نموده باشد، بلکه ایشان امام علی (ع) را مولا و رهبر خود میدانست و از شایستگیهای امام سخن به میان میآورد.
حضرت زهرا (ع)، در ادامه مبارزات سیاسی خویش در دفاع از حریم امامت و ولایت حضرت علی (ع) و برای اتمام حجت تصمیم گرفت به خانههای انصار برود و برای امام بیعت بگیرد.
ابن قتیبه مینویسد: "حضرت علی (ع)، شبها حضرت زهرا (س) را بر چهارپایی سوار میکرد و به خانههای انصار میبرد و از آنان یاری میطلبید. آنان در جواب میگفتند: "ای دختر رسول خدا (ص)! کار از کار گذشته است و ما با این مرد (ابی بکر) بیعت نموده ایم. اگر همسر و پسر عموی تو پیش از این مرد نزد ما میآمد و از ما بیعت میخواست، ما کسی غیر او را انتخاب نمیکردیم". امام علی (ع) در جواب آنان میفرمود: "آیا من پیکر رسول خدا (ص) را در خانه اش روی زمین میگذاشتم و دفن نکرده به دنبال حکومت، به نزاع و دعوا برمی خاستم؟ ". حضرت صدیقه طاهره (س)، در تأیید امام (ع) میفرمود: "ابوالحسن کاری غیر از آنچه سزاوار و مناسب او بود، انجام نداد. آنان نیز کاری کردند که حسابشان با خداست و خداوند از آنان بازخواست خواهد نمود"". [۱۸]حضرت زهرا (س)، با صراحت اعلام داشت که پدرم، در غدیر خم علی (س) را به عنوان خلیفه و جانشینش معرفی نمود و امروز که بیعت با ابوبکر را بهانه قرار میدهید، عذر بدتر از گناه میباشد و هرگز از شما پذیرفته نیست.
همچنان که وقتی حضرت زهرا (س)، در سخنان خویش در مسجد رسول خدا (س) حاضران را مورد خطاب قرار داد و شرایط موجود در جامعه را که به نوعی از غصب فدک آغاز شده و با غصب خلافت و ولایت امام علی (ع)، به انحرافی بزرگ و سنگین در جامعه اسلامی پس از رحلت رسول خدا (ص) تبدیل شده بود، به زیر سؤال برد و به آنان فرمود: ای گروه مردان جوان،ای بازوان اسلام! این چشم پوشی چیست که در حق من روا میدارید؟ چرا چنین خواب و بی خبری نسبت به ستمی که بر من وارد شده، از خود نشان میدهید؟... شما توان آن را دارید که خواسته ام را برآورده سازید و آنچه در نظر دارم، انجام دهید.ای وای،ای فرزندان قبیله! آیا میراث پدرم به یغما رود، در حالی که شما مرا میبینید و صدای مرا میشنوید؟ آغاز و فرجام کار به شما برمی گردد و زمام امور در دست شما میباشد. شما هر نوع توان حمایت از من دارید. اینک چرا فریاد ستمدیده را میشنوید و پاسخ نمیگویید و به داد او نمیرسید؟ شما که به جنگجویی معروف بودید و به خیر و صلاح مشهور هستید. [۱۹]
باید توجه کرد که چه چیز پس از درگذشت رسول خدا (ص) در جامعه اسلامی به وجود آمد که تنها یادگار رسول خدا ۶ این گونه فریاد برآورد و از انحرافی که در جامعه اسلامی به وجود آمده بود، هشدار داد، آن را مخالف قرآن دانست و مردم را به بازگشت به اسلام اصیل و سنت ناب نبوی فرا خواند.
۷. اعتراض در قالب حزن و اندوه
حضرت زهرا (س) در ادامه مبارزات خویش علیه خلیفه و به حمایت از امام علی (ع)، این بار از طریق حزن و اندوه علیه وضعیت موجود قیام کرد و از این طریق اهداف خویش را دنبال نمود تا شاید با نالههای جانکاه خویش روح و احساس مرده امت اسلامی را جان تازه بخشد و وجدان خفته آنان را بیدار سازد. او آنچنان ناله از دل برمی کشید و اشک میریخت که او را یکی از بکائین (بسیار گریه کنندگان) شمرده اند. [۲۰]
مهمترین چیزی که روح حساس و غیور بانوی بزرگ اسلام را ناراحت میساخت، این بود که میدید ملت جوان اسلام از مسیر حقیقی و طریق مستقیم دیانت منحرف شده و در راهی افتاده است که پراکندگی و بدبختی از نتایج حتمی آن میباشد. ایشان پیشرفتهای سریع اسلام را دیده بود و انتظار داشت که به همان رویه پیشرفت کند و در مدت کوتاهی کفر و بت پرستی را از بین ببرد و دستگاه ظلم و بیدادگری را برچیند، ولی با غصب خلافت، [۲۱]پیشرفت و شکوفایی امت پیامبر (ص) متوقف شد.
حضرت زهرا (س) آن چنان گریه میکرد که مردم مدینه به امام علی (ع) شکایت کردند وگفتند: "گریهها و نالههای زهرا (س) آرامش را از ما سلب نموده است" و پیام دادند که امام علی (ع) او را از گریه باز دارد و یا در طول شبانه روز یک نوبت گریه کند.
امام علی (ع) پیام مردم را به حضرت زهرا (س) رساند، [۲۲]، ولی آن حضرت فرمود: "من به زودی از جمع اینان خواهم رفت. سوگند به خدا! به ناله هایم ادامه خواهم داد تا به پدرم ملحق گردم". [۲۳]تاریخ نشان نداده است که گریههای زهرا (س) باعث آزار و اذیت چه کسانی شده است، ولی به یقین باعث آزار آنانی که خلافت و ولایت را غصب نموده بودند، شده بود، زیرا آنان بودند که نمیتوانستند حرکات آن حضرت را تحمل کنند، به ویژه اینکه حضرت زهرا (س) دست به افشاگری میزد.
سید جعفر عاملی مینویسد: "حضور فاطمه (س) در چند متری مسجد رسول خدا (ص) هیئت حاکمه را زجر میداد، به این جهت حاکمان او را از گریه منع کردند". [۲۴]محمودبن لبید میگوید: "حضرت زهرا (س) پس از رحلت رسول خدا (ص)، بر مزار عمویش حضرت حمزه میآمد و گریه میکرد. در یکی از روزها گذرم به مزار شهدای احد افتاد، فاطمه (س) را دیدم که به شدت گریه میکرد. صبر کردم تا آرام گیرد. جلو رفتم و بعد از سلام عرض نمودم: بانوی من گریههای شما رگهای قلبم را پاره میسازد. سپس گفتم: بانوی من دوست دارم مسألهای را از شما سؤال نمایم. فرمود: بپرس. گفتم: آیا رسول خدا ۶ در زمان حیاتش بر امامت امام علی (ع) تصریح نموده بودند؟
فرمود: واعجبا! آیا داستان غدیر خم را فراموش نموده اید؟ عرض کردم: غدیر خم را میدانم، ولی میخواهم بدانم رسول خدا (ص) به شما در این باره چه فرموده است؟ فرمود: خداوند گواه است که رسول خدا (ع) به من فرمود، بعد از من، علی (ع) رهبر و امام شما و پس از او، دو فرزندش حسن (ع) و حسین (ع) و نه تن از صلب حسین (ع) امام و رهبر شما میباشند و اگر از آنان پیروی نمایید، هدایت میشوید و اگر با آنان مخالفت ورزید، دامنه اختلاف تا روز قیامت در بین شما خواهد بود.
سپس فرمود: به خدا سوگند! اگر میگذاشتند که حق بر محور خود بچرخد و آن را برای اهلش باقی میگذاشتند و از خاندان رسول خدا ۶ پیروی میکردند، هیچ گاه دو نفر درباره خدا با یکدیگر مخالفت نمیکردند. آیندگان از گذشتگان آن را به ارث میبردند و گذشتگان برای آیندگان خود میگذاشتند تا اینکه قائم ما که نهمین فرزند حسین (ع) است، قیام کند. اما اینان کسانی را که خداوند مؤخر دانسته، مقدم داشته و آن که را خداوند پیشوا قرار داده، کنار زده اند. اینان بعد از رسول خدا (ص) بر طبق هوا و هوس و افکار خود عمل کردند، نفرین بر آنان". [۲۵]بیت الاحزان
بیرون کشاندن حضرت فاطمه (س) از خانه اش به بیت الاحزان، نه تنها به نفع خلیفه و دستیارانش تمام نشد؛ بلکه باعث وبال حکومت گردید. آنها میخواستند حضرت زهرا (س) را از مسجد رسول خدا (ص) که محل تجمع مردم بود، دور سازند؛ ولی با این کار سند دیگری بر مظلومیت حضرت زهرا (س) افزودند؛ زیرا مردم میدیدند که عدهای که خود را از پیروان آنان میدانند و به نبوت پدرش اعتراف دارند، ظلم و ستمگری شان به جایی رسیده است که نزدیکترین مردم به رسول خدا (ص) یعنی دخترش را که عواطف زنانه خود را دارد، در فشار قرار دادند و او را از اظهار حزن و اندوه در فراق پدرش باز داشتند که مبادا حضرت زهرا (س) از ظلمی که بر او روا داشته اند، با صدای بلند سخن بگوید. [۲۶]، ولی صدیقه طاهره (س) به رغم هیئت حاکمه، به اعتراض خویش در قالب حزن و اندوه ادامه داد و از خانه اش به بقیع در زیر درختچهای مأوی گزید. هنگامی که آن درخت را قطع نمودند، امام علی (ع) سایبانی به نام بیت الاحزان ساخت و حضرت زهرا (س) در آنجا قرار گرفت. [۲۷]۸. سخنان حماسی حضرت زهرا در جمع زنان مدینه
حضرت صدیقه طاهره (س) همچنان به تبلیغات خود ادامه داد. او از هر فرصت برای باز گرداندن امامت و ولایت به جایگاه اصلی و واقعی آن تلاش نمود تا اینکه بر اثر دردها و رنجهای جسمی و روحی که بر او وارد آمده بود، بیمار گردید و در بستر افتاد؛ در عین حال دست از مبارزه برنداشت. وقتی خبر بیماری حضرت زهرا (س) به گوش زنان مدینه رسید، به عیادت آن حضرت آمدند.
سیدکاظم قزوینی مینویسد: "به درستی روشن نیست که انگیزه زنان مدینه از عیادت زهرا (س) چه بوده است؟ آیا با اشاره مردان خویش به عیادت حضرت زهرا (س) آمده بودند؟ یا از ظلمی که بر دختر رسول خدا (ص) شده بود، ناراحت بودند و آمده بودند تا دردهای دل خویش را تسکین دهند؟ و یا فضای سیاسی آنها را وادار ساخته بود که میان حضرت زهرا (س) و هیئت حاکم ارتباط به وجود آورند؟ ". [۲۸]حضرت زهرا (س) از فرصت به دست آمده استفاده نموده به افشاگری پرداخت و در حالی که بیمار بود، خطبه غرایی ایراد نمودند. این خطبه از بهترین موضع گیریهای آن حضرت در دفاع از حریم ولایت و امامت میباشد که حضرت اهداف و آرمان سیاسی خویش را نسبت به آینده امت پس از رسول خدا (ص) بیان داشت. تاریخ نویسان شیعه و اهل سنّت این خطبه را از آن حضرت روایت نموده اند. [۲۹]سویدبن غفله میگوید: "چون حضرت زهرا (س) در بستر بیماری قرار گرفته بود، زنان مهاجر و انصار به عیادت او آمدند و از بیماری حضرت سؤال کردند. آن حضرت اعتراض خویش را از وضعیت موجود این گونه ابراز داشت: "به خدا سوگند! شب را به صبح رساندم، در حالی که از دنیای شما کراهت دارم و بیزارم. بر مردان شما خمشناکم. آنان را پس از اینکه امتحان نمودم، به دور انداختم؛ پس چه زشت است کندی و سستی پس از تیزی و چه بد است، بازی پس از جدیت"". [۳۰]بنابراین آنچه از مشی سیاسی حضرت زهرا (س) و با توجه به شرایط آن روز جامعه اسلامی میتوان برداشت نمود، به این شرح است؛
۱. حضرت نقش آنان را در وضعیت موجود گوشزد نمود؛ زیرا آنان به گونهای خویش را بی تقصیر میدانستند و اظهار میکردند که اگر امام علی (ع) پیش از ابو بکر به سراغ آنان میآمد، با او بیعت مینمودند. [۳۱]۲. حضرت به نقش تعیین کننده تودهها در صلاح و فساد دولتها اشاره نمود و بیان داشت، اینکه امروز امامت و رهبری به وسیله عدهای از مسیر خودش خارج و به انحراف کشیده شده است، مردم نیز در آن سهیم هستند.
۳. بازگشت به جایگاه حقیقی و واقعی آن، نیازمند یاری و تلاش مردم میباشد و تا مردم نخواهند، وضعیت موجود ادامه خواهد داشت. حضرت در این سخنان به نکات مهم سیاسی اشاره نمود و دیدگاه خویش را نسبت به آنان بیان کرد. جالب اینکه حضرت با این، سخنان و مطالب پیشین خود را که در مسجد رسول خدا ۶ ایراد کرده بود، تکمیل نمود. [۳۲]
پی نوشت؛
[۱]. لغت نامه دهخدا، ج ۱۳، ص ۳۴۳.
[۲]. رازقی، احمد، اهمیت و ضرورت تبلیغات، ص ۱۵.
[۳]. حیدری، احمد رضا، خلاصه مقالات تبلیغ و تبلیغات، ص ۹.
[۴]. اهمیت و ضرورت تبلیغات، ص ۱۶.
[۵]. واسعی، سید علی رضا و دیانی، محمد شمس الدین، درآمدی بر روشهای تبلیغی ائمه:، ص ۱۵۱ ـ ۱۴۵.
[۶]. همان، ص ۱۶۶.
[۷]. همان، ص ۲۲۹.
[۸]. همان، ص ۲۷۴.
[۹]. صادقی اردستانی، احمد، روشهای تبلیغ و سخنرانی، ص ۲۲.
[۱۰]. همان، ص ۲۱۷.
[۱۱]. کرمی فریدنی، علی، منشور دادخواهی، ص ۴۲.
[۱۲]. همان.
[۱۳]. همان.
[۱۴]. طبرسی، احتجاج، ج ۱، ص ۲۲۶، مترجم: بهزاد جعفری.
[۱۵]. الهامی، داوود، الطرایف، ص ۴۱۰.
[۱۶]. الشریف المرتضی، الشافی فی الامامه، ج ۴، ص ۷۱.
[۱۷]. موسوی عاملی، عبدالحسین شرف الدین، المراجعات، ص ۴۱۰.
[۱۸]. دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج ۱، ص ۳۷ و ۳۸ و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۶، ص ۱۳.
[۱۹]. احتجاج، ج ۱، ص ۲۳۷.
[۲۰]. صدوق، خصال، ص ۲۷۳.
[۲۱]. امینی، ابراهیم، بانوی نمونه اسلام، ص ۱۸۷.
[۲۲]. صدوق، خصال، ج ۱، ص ۲۷۳ و کشف الغمّه، ج ۲، ص ۱۲۴.
[۲۳]. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۷.
[۲۴]. عاملی، سیدجعفر، رنجهای حضرت زهرا ۳، مترجم: محمد سپهری، ص ۳۰۹.
[۲۵]. ریاحین الشریعه، ج ۱، ص ۲۵۰.
[۲۶]. رنجهای حضرت زهرا ۳، ص ۳۰۹.
[۲۷]. عبدالحسین، شرف الدین، النص الاجتهاد، ص ۲۳۴.
[۲۸]. قزوینی، محمدکاظم، فاطمهالزهرا ۳، ص ۴۴۱.
[۲۹]. ابن طیفور، ابوالفضل احمدبن ابی طاهر، بلاغات النساء، ص ۱۹ و اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۱۹.
[۳۰]. احتجاج، ج ۱، ص ۲۴۹.
[۳۱]. الامامه والسیاسه، ج ۱، ص ۳۷ و ۳۸.
[۳۲]. ر. ک: احتجاج، ج ۱، ص ۲۵۰ ـ ۲۴۶، مترجم: بهداد جعفری.