حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در نوشتاری با عنوان «درس بزرگ فاطمه(س) به مظلومان؛ مظلوم شدید! اما ذلیل نشوید ..» این گونه آورده است:
با خلقت انسان، ظلم آغاز گشت و در میان فرزندان آدم؛ قابیل نماد ظالم و هابیل نماد مظلوم گشت و واژه ظلم تحقق یافت.
ظالم همواره با قدرت در ارتباط است ، در نقطه مقابل ؛ مظلوم از قدرت دستش کوتاه است و با کوتاه بودن مظلوم از هر گونه ورودی در مصاف با ظالم ؛ مظلوم غیر از درد مظلومیت و محرومیت ، طبعا گرفتار «ذلت» هم میشود.
اینجا که ایمان و اخلاق وارد شده و مظلوم را از «قبول ذلت» بر حذر میدارد.
در تاریخ ا،سلام اول مظلوم امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) است و این دو مظلوم نام آشنای بشریت ، بر آن حکمِ ایمانی و ادب اخلاقی و الهی ارج و احترام گذاشته و اجازه ورود ذلت به حریم شخصیت خود را ندادند. و این درس نباید فراموش شود.
مظلوم اجازه خاموشی ندارد
دین و انسانیت عبارت است از مسئولیت ؛ «لیس للانسان الّا ما سعی»(نجم/۳۹) و مهم این مظلوم به صرف اینکه مظلوم گشت ، از او رفع مسئولیت نمیشود.
رسول اکرم (ص) به فاطمه زهرا (س) میفرماید: «اعملی لنفسک فانی لااغنی عنک من الله شیئاً» . نگاه به سیره رسول اکرم و اهل بیت، به انسان نوعی بیداری و آگاهی افاضه میکند که از آن مسئولیت و تعهد ساخته میشود.
طبق دستورات ایمانی و اخلاقی ؛ وظیفه مظلوم حس مسئولیت است ، مسئولیتی که گاهی در نهی از منکر ، و گاه در مبارزه ، و گاه دیگر در قهر رقم میخورد.
مظلومی که نمیخواهد طعم ذلت را بچشد باید پیوسته ظالم را از ارتکاب منکرات نهی کند و در مسیر مجاهده داشته باشد ، و اگر نهی و مجاهدت بی اثر بود و یا امکان پذیر نبود نوبت به «قهرسیاسی» میرسد.
در نهی و بعد قهر ؛ رسوا کردن ظالم نهاده شده است و درواقع آتش به سرمایه ظالم زدن است.
حضرت فاطمه (س) به زنان مدینه که برای ملاقاتش تشرف به محضرش پیدا کردند فرمود : “تظلم من به سوی شما نه برای یاری خواستن از شماست ، بلکه حکایت از سینه پر سوزم ، ونیز اتمام حجت برشماست ؛ «نفثه الغیظ و خور القنا و بثه الصدر و تقدمه الحجه…»
تظلم خواهی
از سوی دیگر مظلوم باید برای دوری از ذلت احتمالی ؛ از «تظلم خواهی» با صدای رسا و محتوای منفی بر علیه ظالم کوتاه نیاید .
این دستور خداست که در آن تظلم خواهی با صدای بلند و محتوای منفی بر علیه ظالم به عنوان یک «فعل محبوب» معرفی شده؛
لایُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلّا مَنْ ظُلِمَ (نساء ۱۴۸)
استاد شهید مطهری میگوید : «قرآن می گوید بدگویی پشت سر یک مسلمان بد است، از آن بدتر این است که انسان وقتی بدگویی می کند فریاد بکشد و فحش بدهد. ولی همین بد در یک مورد جایز می شود؛ یعنی بدگویی بکن، فریاد بکش، تظلّم بکن آنجا که مظلوم واقع شده ای».
امام باقر (ع) فرمود : الجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ القَول این است که صفاتی که در شخص است را برای دیگران بگویی. (بحار الأنوار، ج۷۲، ص۲۵۸)
فاطمه زهرا به زیبایی و با صدای بلند و سخنانی مملو از گلایه و توبیخ ظالم این راهکار را عملیاتی میکند ، آنجا که در حضور شخص اول و دومی که بر او ظلم روا داشتند صدا میزند :
«و شما گمان مىبرید که مرا بهرهاى نبوده و سهمى از ارث پدرم ندارم، آیا خداوند آیهاى به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا میگوئید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمیبرند؟ آیا من و پدرم را ازاهل یک دین نمیدانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟ اینک این تو و این شتر، شترى مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر، با تو در روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد. / زَعَمْتُمْ اَنْ لا حَظْوَهَ لی، وَ لا اَرِثُ مِنْ اَبی، وَ لا رَحِمَ بَیْنَنا، اَفَخَصَّکُمُ اللَّهُ بِایَهٍ اَخْرَجَ اَبی مِنْها؟ اَمْ هَلْ تَقُولُونَ: اِنَّ اَهْلَ مِلَّتَیْنِ لا یَتَوارَثانِ؟ اَوَ لَسْتُ اَنَا وَ اَبی مِنْ اَهْلِ مِلَّهٍ واحِدَهٍ؟ اَمْ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْانِ وَ عُمُومِهِ مِنْ اَبی وَابْنِ عَمّی؟ فَدُونَکَها مَخْطُومَهً مَرْحُولَهً تَلْقاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ».
ندای مستمرِمظلوم ؛ ای ظالم! خانه خراب هستی
این مهم با یک باور و پیشیبان روانی محقق میشود و آن باور این حقیقت است که ظالم خانه خراب است . در قرآن فرمود : «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَهً بِمَا ظَلَمُوا” (نمل/ ۵۲)
در اینکه چرا فرجام ظلم و ظالم چنین است ، فرمود: ظالم به خود ظلم میکند و ظلم بی نتیجه نخواهد ماند ؛ «ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون»(اعراف/۱۶۰)
این خیلی مهم است که در جاییکه ظالم مست قدرت است و از خاک کردن مظلوم قهقهه میزند ، مظلوم شجاعانه با زبان رسا از آینده ظلم بگوید ، و بگوید که میبینم در آینده خانه خراب هستی !
فاطمه (س) در این رابطه به زنان مدینه چنین گفت : «سوگند به خدای یگانه که افعال زشت و نابکار شما حامل یک سلسله حوادث خونینی است که به زودی مولود آن میوه دهد و اول کام خود شما را تلخ سازد! و چون پستان مرکب سواری را بدوشید خون تازه دست شما را بیالاید، از این نهالی که کاشتید میوۀ مسمومی به کام خود فرو خواهید برد، آن وقت زیان ستمکاران آشکار میگردد. شما نمیدانید که خود را به چه پرتگاهی انداختید بدون شک کورکورانه به ظلمتکدۀ نیستی میروید و درهای طعن و لعن را بر خود میکشانید. اکنون آماده حوادث ناگوار و منتظر شمشیرهای برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتوری ستمکاران باشید. بیت المال شما را غارت خواهند کرد و منافع شما را به جیب خواهند ریخت. وای به حال شما چرا این چنین شدید؟ نمیدانید در چه مسیر خطرناکی افتاده اید از عواقب امور بیاطلاع هستید آیا میتوانیم شما را به هدایت مجبور کنیم در حالی که خودتان از آن کراهت دارید.. /أَمَا لَعَمْرِی لَقَدْ لَقَحَتْ، فَنَظِرَهٌ رَیْثَما تُنْتِجُ، ثُمَّ احْتَلِبُوا مِلأَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعافاً مُبِیداً، هُنالِکَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یَعْرِفُ التّالُونَ غِبَّ ما أَسَّسَ الأَوَّلُونَ »
خروج مظلوم ازمیدان بازیِ ظالم
درست است که مظلوم مورد ظلم قرار گرفته و او را حقوقش محروم نموده اند ، اما عقل و تدبیر او را که به سرقت نبرده اند . پس مظلوم باید در نهایت فراست و هوشمندی از میدان بازی ظالم خود را خارج کند .
وقتی گروهی از بزرگان و رؤسای مهاجران و انصار در حالی که اعتذار می جستند و اظهار ندامت، نزد حضرت زهرا (علیها السّلام) آمدند و به آن حضرت گفتند:
«ای سرور زنان عالم! اگر ابو الحسن برای ما حقایق را عنوان می کرد، پیش از آنکه ما با دیگری بیعت و پیمان بسته باشیم، هرگز از او روی برنتافته به دیگری میل نمی کردیم ! حضرت فاطمه (ع) فرمود: دنبال کار خود بروید. دیگر پس از این عذرخواهی دروغین، عذری نیست و پس از این کوتاهی و تقصیرتان، کاری نیست. من مسئولیت بازگویی حقایق را داشتم و حجّت را بر شما تمام کردم. / یا سَیدَهَ النِّسَاءِ لَوْ کانَ أَبُو الْحَسَنِ ذَکرَ لَنَا هَذَا الْأَمْرَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نُبْرِمَ الْعَهْدَ وَ نُحَکمَ الْعَقْدَ لَمَا عَدَلْنَا عَنْهُ إِلَی غَیرِهِ . فَقَالَتْ (عَ) إِلَیکمْ عَنِّی ، فَلَا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذِیرِکمْ وَ لَا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصِیرِکمْ..:
اعلام بیزاری از ظلم و قهر با ظالم
مظلوم تا دست و زبان بازی دارد بر همه دنیای ظالم که قدرت و امکانات ظاهری اوست میتازد ، اما وقتی همه فرصت هارا ظالم از او میگیرد نوبت آخرین حربه مظلوم بر علیه ظالم میرسد و آن «قهربا ظالم» است.
حضرت زهرا به زنان مدینه که ملتقاتش آمده بودند خطاب فرمود : «به خدا، در حالی صبح کردم که از دنیای شما متنفرم، مردان شما را دشمن می شمرم، و از آنان بیزارم. آنان را آزمودم و دور افکندم، و امتحان کردم و مبغوض داشتم. / اَصْبَحْتُ وَاللهِ عائِفَهً لِدُنْیاکُنَّ، قالِیَهً لِرِجالِکُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ..»
اعتراف ابن ابی الحدید خواندنی است که چگونه حضرت فاطمه بر غاصبان خشم داشت ؛ ایشان مینویسد : «از نظر من صحیح این است که فاطمه زهرا از دنیا رفت در حالی که بر این دو تن خشم و غضب داشت و وصیت کرد که این دو نفر نباید بر من نماز بگزارند ؛ / والصحیح عندی انها ماتت وهی واجده علی ابی بکر وعمر وانها اوصت ان لا یصلیا علیها»
ابن قتیبه دینوری دیگر نوبسند نام آشنای اهل سنت مینویسد: «ابوبکر و عمر با وساطت حضرت علی(ع) اجازه ملاقات با فاطمه(س) را پیدا کردند. حضرت زهرا پس از اقرار گرفتن به اینکه پیامبر(ص) فرموده هرکس فاطمه را خشمگین سازد، خدا را غضبناک ساخته، خطاب به آن دو نفر فرمود: «من خدا و فرشتگانش را شاهد میگیرم که شما دو نفر مرا خشمگین ساختید و هرگز مرا خوشنود نساختید. اگر با پدرم ملاقات کردم نزد او از شما شکایت خواهم کرد». در این حال ابوبکر به شدت به گریه افتاد .. ولی حضرت فاطمه اینطور میفرمود: «در همه نمازهایم تو را نفرین خواهم کرد».
این پنج راهکار مهم میتواند مظلوم از ذلیل شدن بدست ظالم ستمگر ایمن بخشد و قهراً در آینده نه چندان دور ؛ مظلوم و راه و مطالبات او بار دیگر با گرایش دلها و پذیرش خردها ، احیاء شود.
منبع: شفقنا