رسولی گفت: شهید سلیمانی به حضرت فاطمه زهرا(س) ارادت ویژه داشتند و مرا نیز اولین بار به نشانه روضه حضرت زهرا(س) شناختند.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی موقوفه مهر فاطمی، به گواه دوستان و همرزمان شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی این شهید ارادات خاص و ویژهای به حضرات معصومین داشت و این روحیه باعث شده بود تا به جلسات روضه اهل بیت(ع) توجه ویژهای داشته باشد. این عشق و علاقه به جلسات روضه اهل بیت(ع) دایرهای از مداحان را دور او جمع کرده بود. به مناسبت نخستین سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی میزبان حاج مهدی رسولی مداح جوان، انقلابی و نام آشنای کشور بودیم تا علاوه بر بیان ویژگیهای شخصیتی این شهید به تبیین شاخصهای مکتب حاج قاسم نیز بپردازیم.
*حاج قاسم سلیمانی همه جوره بر گردن ملت ایران و همچنین ملتهای منطقه حق دارند اما چه ویژگی در این شهید باعث شد تا علاوه بر اینکه یک فرمانده و نابغه نظامی بود، در دل مردن نیز نفوذ داشته باشد؟ ما این موضوع را در مراسم تشییع دیدیم که از همه نگاهها حضور داشتند و علاوه بر این در کشورهای دیگر نیز مطاسمات مختلفی برای شهید بزرگوار ما برگزار شد.
حاج مهدی رسولی: سیّدِ القَومِ خادِمُهُم (آقایی برازنده کسی بوده که خادم است) گاهی برخی از ما این موضوع را اشتباه برداشت کرده و فکر میکنیم آقایی برای کسی است که زیاد خرج میکند اما به واقع آقایی برای کسی است که خدمتگذار مردم است. وقتی مردم از یک نفر خدمت صادقانه ببینند به او اعتماد میکنند و وقتی اعتماد کردند به طور یقین محبت و ارق نیز پشت سرش میآید که این در مورد حاج قاسم اتفاق افتاد، حاج قاسم سالیان سال برای مردم خدمت صادقانه کرد، این مسئله خیلی مهمی است.
به طور یقین موضوع بعدی در محبوبیت حاج قاسم اتصال شهید سلیمانی به ساحت ولایت است، کلید محبت و تقسیم حب در این عالم ذات اقدس خداوند است، وقتی یک نفر به آن جریان و رودخانه پاک الهی متصل بشود نتیجهاش همین میشود یعنی توجه همه عالم به ذات خداوند است و وقتی ذات اقدس الهی به یک نفر نگاه کند توجه همه نیز به آن فرد جلب میشود.
ارتباط عجیب حاج قاسم با جریان ولایت موضوع بسیار مهمی است، ما قبل از شهادت از ارتباط تنگاتنگ ایشان با جریان ولایت خبر داشتیم اما بعد از شهادت این موضوع بیشتر نمایان شد. به تعبیر یک از افراد نزدیک این ارتباط قلبی بین ساحت ولایت و حاج قاسم ارتباط عاشق و معشوقی بود، یعنی هم مقام معظم رهبری عاشق حاج قاسم بود و هم حاج قاسم عاشق حضرت آقا بودند. به طور یقین اتصال به ساحت ولایت خود محبت قلوب مومنین و مستضعفین را در پی دارد.
*مقام معظم رهبری در توصیف شهید سلیمانی اینطور فرمودند که نباید به حاج قاسم به عنوان یک فرد نگاه کرد بلکه باید دیدمان به ایشان به عنوان یک مکتب باشد، تحلیل شما از این بیانات مقام معظم رهبری چیست و این مکتب چه ویژگیهایی دارد؟
حاج مهدی رسولی: حضرت آقا در مورد خیلی از علمای بزرگ از عبارت مکتب استفاده نکرده است، چه میشود یک انسانی که شاید تجلی بیرونیاش یک انسان رزمنده و فرمانده نظامی است، صاحب مکتب میشود. این چه شأنیتی است که یک نفر پیدا میکند؟ حالا مکتب حاج قاسم چیست؟ در جواب باید بگویم مکتب حاج قاسم دقیقا همان مکتب امام(ره) است. آقا فرمودند: شهید سلیمانی پرورش یافته مکتب امام راحل هستند، نگاه حاج قاسم همان نگاه مکتب امام(ره) است یعنی اگر بخواهیم دنبال شاخههای مکتب حاج قاسم بگردیم باید در مکتب امام جستوجو کنیم.
بگذارید اینطور بگویم، وقتی آیتالله اراکی خدمت امام(ره) میروند امام به ایشان میفرماید که شما گزینه مناسبی برای رهبری هستید اما آیتالله اراکی میفرمایند من در مورد هر مسئلهای هرچقدر حکم بخواهید میدهم اما تطابق این حکم با آن چیزی که در زمین است کار من نیست. این یکی از نکات بسیار مغفول مانده ماست. معمولا صاحبان حوزه اندیشه ما در این موضوع گیر میافتند. به طور مثال دو بزرگواری در حوزه علمیه به مدت ۲۰ سال درس میخوانند یعنی در این مدت هر چه در مورد فقه و اصول است این دو شخص باید یاد میگرفتند، حال یکی از این بزرگواران دوباره ۱۰ سال در حوزه مانده و فقه و اصول میخواند و دیگری به جامعه رفته و مردم داری میکند، اکنون سوال اینجاست که بعد از ۳۰ سال در تراز جامعه ما کدام برای ما اولیتر است؟
به نظر بنده مشکل اینحاست که ما نمیتوانیم درک کنیم که این شخصی که ۱۰ سال در بین مردم بوده آنچه در مورد فقه اصول بوده را در مدت این ۲۰ سال یاد گرفته و حال ۱۰ سال اجتهاد مردم داری و تعین بخشیدن به آن چیزهایی که خوانده را دارد. ما در همین جا ضربه میخوریم.
*میخواهیم کمی بیشتر این موضوع را باز کنید تا خواننده بهتر به منظور اصلی شما پی ببرد.
حاج مهدی رسولی: ما میگوییم امام(ره) مفسر بود اما مفسر تنها هم نبود. میگوییم امام فیلسوف بود اما فیلسوف تنها هم نبود. میگوییم امام فقیه بود اما فقیه تنها هم نبود. میگوییم سیاستمدار هم بود اما سیاستمدار تنها هم نبود، پس امام چه بود؟ امام مصلح بود. آنهایی که در مقام اصلاح هستند مربی میشوند. مقام معظم رهبری نیز مفسر، فیلسوف، فقیه، تاریخدان، ادیب و … هست اما هیچ کدام از اینها به صورت تنها نیست یعنی یک رتبه بالاتر است یعنی مصلح است. حال حاج قاسم چیست؟ آیا یک ژنرال نظامی است؟ یک دیپلمات است؟ و سوالهای دیگر که باید گفت همه این ها هست اما مقام اصلاح دارد و مصلح است. پس چون این انسان مصلح است و میتواند آن چیزی که در ساحت ولایت و اندیشه است را در زمین محقق کند. این چنین میشود که اینها بازوهای جدی ولایت میشوند. این خود یک مکتب و فهم جدی است.
گیر انقلاب اسلامی در آنجاست که ما نمیتوانیم آن چیزهایی که در ساحت توحیدی مطرح میکنیم را روی زمین تعیّن و امتداد فلسفی بدهیم. یعنی آیا ما اقتصادی اسلامی و روابط خارجی بر این اساس داریم؟ حضرت آقا سالیان سال یعنی از سال ۷۴ جنبش نرم افزاری را مطرح فرمودند. جنبش نرم افزاری چیست؟ باید توجه داشت که ما باید فهم خود از اقتصاد اسلامی را تبدیل به نرم افزار کنیم. انقلاب کردیم، خون دادیم و شهید دادیم اما اقتصاد اسلامی را نتوانستیم نرم افزار کنیم و همچنین روابط خارجی را نتوانستیم بر این پایه تنظیم کنیم. خیلی جالب است که اخیرا مقام معظم رهبری حذف نرم افزاری آمریکا را مطرح فرمودند.
مکتب حاج قاسم یکی از مکاتب جدی است که توانست این را به تعیّن برساند یعنی حاج قاسم توانست گفتمان مقاومت را روی زمین به تعیّن برساند. طبق فرمایش آقا از این به بعد هرکسی بخواهد بر روی این عالم مقاومتی بکند، حاج قاسم کلمه رمز اوست. ما در ساحتهای دیگر آیا آدمی داریم که بگوییم او در ساحت اقتصاد اسلامی توانست مثل حاج قاسم مکتب ایجاد کند و مکتب امامین انقلاب را به منصه ظهور برساند؟ حاج قاسم در مقاومت این کار را کرد.
در ابعاد دیگر نیز شجاعت، صداقت، خروج نکردن از شرع، فهم عمیق از مستضعفین عالم، نترسیدنشان از قدرت پوشالی استکبار وجوه مختلف مکتب حاج قاسم هستند.
*وظیفه نسل جوان، مردم و مسئولین ما برای ادامه راه شهید سلیمانی چیست؟
حاح مهدی رسولی: انتقام سخت. ما ضربه خیلی سختی خوردیم. اما باید دید آن جامعهای که میخواهد انتقام سخت را بگیرد آیا آرایش منتقمی را دارد؟ آیا فاکتورهای یک جامعه انتقام را دارد؟ به نظرم مردم ما بیشتر از مسئولان این فاکتورها را دارند. اکنون مسئولان ما آرایش انتقام را ندارند. آیا انتقام سخت حاج قاسم یعنی همه منتظریم که سپاه چندتا موشک بزند؟ قطعا این نیست. ما هدف بالاتری داریم و آن اخراج آمریکا از منطقه است و آیا این هدف نهایی است؟ قطعا خیر. هدف بالاتر حذف نرم افزاری آمریکا است یعنی ما یک روزی با طلوع انقلاب اسلامی در قدم اول بلوک شرق را به زباله دان تاریخ فرستادیم و چند سالی است با جریانی به نام تمدن غرب(استکبار، تفکر شیطان، طاغوت و …) دسته و پنجه نرم میکنیم، در گام دوم خون شهید سلیمانی که در ابتدای این گام ریخته شد باید ما را به سرانجامی برساند که حذف تمدن غرب است یعنی حذف تفکر شیطانی که با تمدن اسلامی دشمنی میکند.
پس حالا وقتی این میشود هدف اصلی ما، حذف نرم افزاری آمریکا همت بلند جوانان انقلابی و مومن را میطلبد. یعنی اولا جوانان باید بفهمند که هدف چیست؟ و وقتی هدف را فهمیدند تبیین مباحث تمدن غرب و تمدن اسلامی از جمله وظایف نسل جوان است. یعنی باید بدانیم دنبال توسعه غربی هستیم یا پیشرفت اسلامی؟ که اینها را باید در ساحت اقتصاد، عدالت و … مقایسه کرد و نهضت تبیین را برای خودمان و مردم راه بیندازیم. آرایش انتقام در تمام سطوح جامعه ما باید محقق شود و بعد پیوند آن با فرمانده میدانی که او باید دست به ماشه ببرد، اتفاق بیفتد و در اینجا تنها کسی که ماشه را میچکاند ولایت است.
اکنون بزرگترین وظیفه جوانان مومن انقلابی راه اندازی نهضت بزرگ تبیین برای خود و جامعه است و طبق فرموده آقا به آن جامعه اسلامی و دولت اسلامی نمیرسیم مگر با تبیین مباحث انقلاب اسلامی یعنی مباحث انقلاب اسلامی یکبار دیگر برای ما روشن شود. یادم هست آقا حتی در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران میفرمایند که شما بروید یکبار دیگر ببینید انقلاب اسلامی چیست و شما پاسدار چه چیزی هستید؟ یعنی دوباره نیاز است که بزرگان این جبهه و صف اولیها یکبار دیگر بخوانند و ببینند که ما دنبال چه بودیم. این جمله مقام معظم رهبری اهمیت این موضوع را نشان میدهد که جوانان باید دنبال تبیین باشند.
*مقاومت و مبارزه با استکبار از نگاه حاج قاسم چگونه بوده و تفاوت این نگاه با نگاه برخی از مسئولین کشور را در چه میدانید؟
حاج مهدی رسولی: باید دید چه میشود که این نگاهها متفاوت میشود؟ آیا خدایی نکرده تفاوت در عقلانیت است؟ یعنی جنس عقلانیت حاج قاسم با جنس عقلانیت برخی آقایانی که نگاهشان فرق دارد یکی نیست؟ بنده میگویم ریشه در یک جا و آن دستگاه محاسباتی است که این هم از بحثهای بسیار مهمی بود که در فرمایشات ۱۴ خرداد حضرت آقا بود. دستگاه محاسباتی توحیدی و غیرتوحیدی مباحثی هستند که مقام معظم رهبری بارها به آن اشاره داشتند.
باید دید انسان از کدام دوربین و از پشت کدام خاکریز به مسائل نگاه میکند که اینطور میشود، اکنون جنگ، جنگ روایتها است و باید توجه داشت که با کدام عینک نگاه میکنیم. وقتی مقام معظم رهبری بحث نفوذ را مطرح میکنند باید کمی تامل کنیم که نفوذ چیست؟ نفوذ تنها یک بحث امنیتی نیست. همین که دستگاه محاسباتی عوض میشود یک بعد دیگر از نفوذ است. وقتی شما قبول نداری که غیبی هم در این عالم هست که باید آن هم محقق شود، همین اتفاق میافتد که برخی میگویند نمیشود مقاومت کرد. برخی از همین آقایان هزینه مقاومت را مطرح میکنند. بله مقاومت هزینه دارد اما مقاومت نکردن چقدر هزینه دارد؟ قطع به یقین بنا به تجربه مقاومت هزینه دارد اما تسلیم و سازش هزینههای بسیار گزافی دارد که مسئله بسیار مهمی است.
داعشی که خود آمریکاییها اذعان کرده بودند اگر بخواهیم نابودش کنیم ۳۰ سال زمان میبرد را حاج قاسم برزمین زد. تفاوت نگاهها در اینجاست که حاج قاسم از دوربین و عینک ولایت نگاه میکند چرا که در مکتب امام بزرگ شده است، امامی در پاریس میگوید محمدرضا شاه باید برود. همه میگویند آقا شما بر چه اساسی میگویی محمدرضا شاه برود در حالی علاوه بر اینکه ساواک، قدرت و پول دارد، آمریکا را هم دارد. خب اکنون باید تامل کنیم، آیا محمدرضا شاه رفت یا نرفت؟ امثال حاج قاسم چون در این مکتب پرورش یافتند دستگاه محاسباتی درستی دارند. خلاصه مطلب اینکه تفاوت در دستگاه محاسباتی باعث این تفاوت دیدگاه شده است.
*کمی از خاطراتتان با حاج قاسم برایمان بگویید. چه ویژگی در حاج قاسم بیشتر برای شما جالب بود؟
حاج مهدی رسولی: در مورد حاج قاسم افرادی که با این شهید بودند، باید بیشتر در این خصوص صحبت کنند. بنده چند مورد از ویژگیهای حاج قاسم را میگویم که خودم در شخصیت ایشان دیدم. یادم میآید که دو بار با ایشان به مشهد مقدس مشرف شدیم در هر دو دفعه ایشان کاملا عادی مثل بقیه مردم بود بدون اینکه از گیت جداگاه و مخصوص رفت و آمد کند یا اینکه با تشریفات خاصی بخواهد وارد شود یا اینکه با ماشین خاص بخواهد پای پاویون برود، هیچ کدام از اینها نبود و او مثل مردم عادی تردد داشت. از بابت رعایت اصول حفاظتی ایشان این موارد مهم بود اما شهید سلیمانی جور دیگری بود. حاج قاسم به شدت مردم دار بود و ارتباط قوی با مردم داشت. ما آقایانی را دیدیم که حتی کسی نباید به ۱۵ متری لیوانی که با آن آب میخورند، نزدیک شود. متاسفانه برخی افراد در این جمهوری اسلامی مسئول هستند که به واقع بویی از مکتب امام راحل نبردند به طوری که ساعت ها سالنی معطل است که دمای آن به ۱۸ درجه برسد تا این مسئول وارد شود.
ما آدمی داریم که وقتی زنگ خور تلفنش بالا میرود، رفتارش عوض میشود. شهرت خاصیتهایی دارد که باید در شرایطش قرار بگیری تا بدانی چقدر فریبنده است؟ اما اینها در حاج قاسم نبود و واقعا نکته مهمی است. حاج قاسم مصداق بارز اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم بود. یادم میآید که در پرواز حتی خانمهای که حجاب مناسبی نداشتند نیز به سمت حاج قاسم میرفتند و از ایشان میخواستند برایشان مطلبی بنویسد یا در مورد موضوعی صحبت کند و وقتی جوانان از حاج قاسم میخواستند با آنها عکس بگیرد با روی باز و برخوردی گرم میپذیرفتند که این برخوردها باعث شده بود تا همه او را دوست داشته باشند.
* در حضور حاج قاسم مداحی کردید؟ از حس و حال شهید سلیمانی در جلسات روضه اهل بیت(ع) برایمان بگویید.
حاج مهدی رسولی: همه در جمهوری اسلامی این جلسات و روضهها را قبول دارند اما برای حاج قاسم این جلسات اولویت داشت و واقعا برای روضه اهل بیت جلز و ولز داشت و از درون میسوخت. دایرهای از مداحان رفیق حاج قاسم بودند. همنشینی حاج قاسم با مداحان حساب و کتاب دارد. گیر خیلی از آقایانی که امروز منحرف شدند همان جایی بود که با عدهای نشست و برخواست کردند که نباید میکردند. شهید سلیمانی به شدت نسبت به حضرات معصومین و به خصوص حضرت فاطمه زهرا(س) ارادت ویژه داشتند. خدا شاهد است یادم نمیرود که حاج قاسم چطور نصف شب در حرم امام رضا(ع) در قنوت نماز شب مثل یک بچه گریه میکرد. والله عین بچه گریه میکرد.
بنده چند مرتبه در محضرشان روضه خواندم. به شدت و بی تاب گریه میکرد. یعنی از یک آدم نظامی آن هم در این سطح این همه رقّت قلب باور کردنی نبود. اینها را فقط در مکتب امام میتوان دید. اینها نشان از اعتقاد بالای ایشان بود.
*حاج قاسم به فرزندان شهدا نگاه ویژهای داشتند، با توجه به اینکه حضرتعالی نیز فرزند شهید هستید از این دیدارهای حاج قاسم با فرزندان شهدا و ارتباط شان با خانواده شهدا بگویید.
حاج مهدی رسولی: اولین دیدارم با حاج قاسم به زمانی برمیگردد که ایشان بنده را نمیشناخت. خاطرم هست وقتی بنده خدمتشان رسیدم، ایشان سوال کردند شما آقای رسولی نیستید؟ گفتم بله سردار خودم هستم. حاج قاسم گفتند که بنده پای روضه حضرت زهرا(س) شما نشستم یکی از رفقای ما وقتی به حاج قاسم گفتند که حاجی، آقا مهدی فرزند شهید نیز هستند حاجی بلافاصله بلند شد و من را در آغوش گرفت. برای من ارتباط ویژه ایشان با فرزندان شهدا جالب بود. بنده از یکی شنیدم که حاج قاسم لیستی از پدران و مادران شهدا داشت وگاهی به آنها زنگ میزد و میخواست برایش دعا کنند و معتقد بود که یکی از مولفههای عاقبت بخیری ارتباط با دلهای شکسته است.
*یک سال از شهادت حاج قاسم گذشت، اگر بخواهید با این شهید حرف بزنید و در دل کنید، چه میگویید؟
حاج مهدی رسولی: از دل تنگیهای این یکساله به ایشان شکایت میکنم. به شدت دل تنگ حاجی هستم با اینکه ارتباطم طوری نبود که مدت طولانی با ایشان باشم. اخیرا در مراسمی بودم و سردار قاآنی را از دور دیدم، آنقدر حالم دگرگون بود که به سمت ایشان رفتم و گفتم به شدت دل تنگ حاجی هستم و قلبم آرام نمیشود، میخواهم شما را در آغوش بگیرم تا شاید دلم آرام بشود چون بوی حاج قاسم را میدهید. حاج قاسم از مجاهدان کبیر بودند و عند ربهم یرزقون هستند و میخواهم دعا کنند که ما هم در این مقامها قرار بگیریم چرا که بودن در مسیر ولایت یک موضوع است اما اراده و اخلاص حاج قاسم را داشتن موضوع دیگر. من از حاج قاسم میخواهم دعا بفرمایند که ما نیز همان جایی بایستیم که او ایستاد.
منبع: آناج