نگاهی به الزامات تحقق الگوی سوم زن انقلاب اسلامی ایران توانست الگوی تازهای از زن را به دنیا معرفی کند. زنان ایرانی پس از انقلاب در سایه امنیت ایجادشده به واسطه اجرای قوانین اسلامی در جامعه توانستند با خیال آسوده به محیطهای اجتماعی وارد شوند و به تحصیل و فعالیتهای اجتماعی بپردازند. این در حالی است که در دوران پیش از انقلاب حضور اجتماعی زنان بسیار کمرنگ بود چراکه بسیاری از خانوادهها جامعه را برای حضور دخترانشان چه در حوزه تحصیل، چه در حوزه کار و فعالیتهای اجتماعی مناسب نمیدیدند و این مسئله مانع از آن میشد که زنان و دختران بتوانند در جامعه حضوری فعال داشته باشند. پس از انقلاب اسلامی، اما شاهد شکلگیری الگوی سوم زن در دنیا بودیم. زنانی که هم حجاب و عفافشان را رعایت میکردند و در مسیر رشد و تعالی فردی قدم برمیداشتند و هم در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حضور گسترده و مؤثر داشتند. در این بین برخی از نمونهها همچون مادران و همسران شهدا یا افراد شاخصی، چون مرضیه حدیدچی از جمله زنانی بودند که به شکل واضحی الگوی سوم از زن و زن شرقی، نه غربی را به منصه ظهور رساندند. شاید همین مسئله هم موجب شد تا زنان و دختران ما در نوک پیکان تهاجم فرهنگی و برنامهریزیهای دشمن قرار بگیرند تا جایی که حتی برنامههای براندازانه معاندان انقلاب در حول محور مسئله زن در جمهوری اسلامی ایران میچرخد و هر از چند گاه خود را به شکلی نشان میدهد. یک بار مرگ ناگهانی و غمانگیز یک دختر جوان اسم رمزی برای اغتشاشات علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تحریک جوانان به ویژه دختران جوان علیه نظام میشود و یک بار دیگر خودش را به شکل مسمومیتهای سریالی در مدارس دخترانه نشان میدهد. کلیدواژه تمامی این برنامهها هم حول محور دختران میچرخد؛ دخترانی که آینده کشور را در دست دارند و اگر بنا باشد تغییری در کشور حاصل شود، باید روی جهانبینی و تفکر این دختران کار کرد؛ دخترانی که قرار است الگوی سوم زن ایرانی را محقق کنند؛ الگویی از زن که کنشگر، فعال و خانوادهگراست. نگاه به «زن» یکی از چالشبرانگیزترین موضوعاتی است که در مکاتب مختلف در دنیا مطرح میشود و ایدئولوژیهای مختلف میکوشند افکار عمومی جهان را در این مسئله تحت تأثیر خود قرار دهند. زنان نیمه فعال همه جوامع هستند، اما اثرگذاری آنها بیش از سهم جمعیتیشان است و در عمل بر نیمه دیگر جامعه یعنی مردان هم اثرگذارند. از سوی دیگر این زنان هستند که وظیفه اصلی تربیت نسل آینده را بر عهده دارند و بدیهی است تفکراتشان بر شکلدهی طرز فکر و جهانبینی نسل آینده هم اثرگذار خواهد بود. بر این اساس انقلاب اسلامی حرف و نگاهی نو و تحولآفرین را در این موضوع پیشروی بشریت گذاشت. این نگاه جدید در قالب کنشگری و فعالیت «زن مسلمان ایرانی» عینیت یافت و به تعبیر حضرت آیتالله خامنهای «الگوی سوم زن» را تحقق بخشید؛ الگویی که «نه شرقی است و نه غربی«. «زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی و در تعریف غالباً غربی، به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و در عین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگه داشت و در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد«. اما این الگوی سوم زن در نسل امروز چگونه میتواند محقق شود؟ نگاههای فلسفی و نظری به موضوع الگوی زن محمود حکمتنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات اسلامی در نشست بینالمللی «امکانسنجی تحقق الگوی سوم زن» که ذیل کنگره بینالمللی الگوی سوم زن برگزار شد، با اشاره به جریانهای معاصر پیرامون الگوی زن گفت: «در دنیای معاصر با دو امر بسیار پیچیده در حوزه الگوی زن مواجهیم. بحث بر سر دستگاههای نظری و فلسفی است که به ویژه طی ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال اخیر شکل گرفته است. در واقع با خروجی این دستگاههای نظری مواجهیم. اینها مبانی و اصول و قواعد دارند و برنامههای اقدام مرتب و منظمی را نیز برای پیشبرد اهداف خود بیان میکنند. از سوی دیگر ما در گذشته و در حال با ساختارهای زندگی عرفی روبهرو بودیم که فقط سطوح آن تغییر کرده است. باید گفت برخلاف دستگاههای نظری که امکان ورود و نقد به آنها مهیاست، اما نقد به دستگاههای عرفمحور بسیار دشوار است چراکه مبتنی بر روشهای علمی نیست و بیشتر مقابله نهضتگونه در مقابل آنها صورت میگیرد، از این رو نقد اینها به سادگی نقد دستگاههای فکری نیست« حکمتنیا با بیان اینکه وقتی میخواهیم الگوی سوم را معرفی کنیم، باید بدانیم درگیری ما با دو جریان است که یکی ساختار نظاممند و تئوریمحور و همراه با اصول و قواعد است و دیگری جریانی تعصبی است که رسوخ در اذهان دارد و شاید نمیتواند مبانی خود را در یک دستگاه علمی بیان کند، توضیح داد: «برای بحث بر سر الگوی سوم زن باید مؤلفههای الگوی اول و دوم را بدانیم. الگوی اول مبتنی بر نگاه تاریخی و الگوی دوم مبتنی بر دستگاه نظری است، از این رو مؤلفههای طراحی الگوی سوم زن، فقط علمی نخواهد بود» الگوی سوم از جنس حرکت و نهضت عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بیان مؤلفههای الگوی سوم زن اینگونه توضیح داد: «وقتی سخن از الگوی سوم زن میگوییم، باید بدانیم الگوی اول و دوم بسیار با یکدیگر متفاوت است. مؤلفههای الگوی سوم زن ترکیب الگوی اول و دوم است، یعنی باید از یک سو جهات عقلانی داشت و دستگاههای نظری را به چالش بکشاند و از سوی دیگر باید الگوی اول را که مبتنی بر برداشتهای ذهنی است، در نظر بگیرد، حتی میتوانم بگویم اگر الگوی اول خود را تئوریزه میکرد، خیلی راحتتر میشد با آن گفتگو کرد. در واقع باید این الگوها را تشویق کرد تا خود را تئوریزه کنند. وی با بیان اینکه الگوی دوم زن دستگاه نظری دارد، عنوان کرد: «اولین عنصر این است که ما باید بر این دستگاه نظری مسلط شویم و آسیبشناسی داشته باشیم. اگر بخواهیم سخن از الگوی سوم زن بگوییم، باید ماهیت الگوی سوم را نسبت به دو الگوی دیگر بدانیم. از یک طرف الگوی دوم مبتنی بر دستگاههای نظری، فلسفی و اخلاقی و اجتماعی است و میتوان به لحاظ علمی آن را نقد کرد و نیز از سوی دیگر الگوی اول مبتنی بر شناخت، عرف اجتماعی، درک فرهنگی و تاریخی است و شاید خودش هم نتوانسته خود را تئوریزه کند، در نظر میگیرد« حکمتنیا افزود: «گاهی در یک کشور الگوی اول زن و در کشور دیگر الگوی دوم زن حاکم است، اما در کشور ما که در ۱۰۰سال اخیر در کشاکش این دو الگو بوده، کارمان دشوار است و باید مدل مضاف بر الگوی اول و دوم را ارائه دهیم. در واقع الگوی سوم از جنس حرکت و نهضت است و میخواهد چیزهایی را از زندگی اجتماعی کنار بگذارد و جوامع را بسازد نه اینکه جوامع را بشناسد، چراکه شناخت کافی نیست.» حکمتنیا با تأکید بر اینکه الگوی سوم زن میخواهد جامعه را بازسازی کند و بسترهای اجتماعی را تغییر خواهد داد، تصریح کرد: «این بازسازی چطور باید اتفاق بیفتد؟ یک پایههای نظری قوی میخواهد و در این مسیر ما باید به حرکتآفرینی و تولید برسیم تا بتوان نظام اجتماعی را تولید کرد.« کنشگر فعال خانوادهگرا فرجالله هدایتنیا، عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز طراحی برنامه جامع اقدام از منظر حکمرانی برای عملیاتی کردن الگوی سوم زن را از جمله مهمترین اهداف دانست و اظهار کرد: «در همین راستا با کمک جمعی از استادان در حال انجام این کار هستیم، البته الگوهای سهگانه یا سهگانه دیدن الگوی کنشگری زن، بحث جدیدی نیست» وی با بیان اینکه تعبیر «کنشگر فعال خانوادهگرا» را میتوان درباره الگوی سوم زن به کار برد، افزود: «این نظریه بحث جدی است و چالشهایی بر سر راهش وجود دارد که باید حل شود. برای مثال خوانشهای متفاوتی در بین دینپژوهان از منظر منابع اسلامی وجود دارد». مطالبهگری از غرب با تئوریزه کردن الگوی سوم بیهیچ تردیدی الگوی سوم زن در ایران و نگاه انسانی اسلام به زن و جایگاه والایی که برای وی در کانون خانواده در نظر گرفته است، یکی از نقاط قوت ما در حوزه زن و خانواده است و همین مسئله هم موجب شده است زنان و دختران ایرانی در نوک پیکان تهاجم فرهنگی علیه کشورمان قرار بگیرند. این در حالی است که ما باید با تئوریزه کردن این الگوی سوم از زن، آن را به دنیا معرفی کنیم و در جایگاه مطالبهگری از غرب قرار بگیریم. زهرا چیذری