تواضع ایشان هیچگاه اجازه نداد نامی از خود بر روی آثارش برجای بماند اما حالا دیگر کسانی که او را میشناسند کم نیستند؛ تکیه تخت فولاد اصفهان با لقب سومین قبرستان مهم جهان اسلام، مأمن بانویی است که در ذهنها بیشتر از آنکه با تصویرش تداعی شود با شأن و رتبه علمیاش به خاطر میآید؛ فرا رسیدن سالگرد ارتحال وی در 23 خردادماه سال 62 و در نخستین سحر ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی برای نشستن پای صحبت دو تن از شاگردانش است تا از درک محضر بانو امین بگویند.
بانو زینت السادات قلمکاریان از شاگردان بانو امین است که از نزدیک محضر ایشان را درک کرده است، از نوجوانی با تشویق خانواده مذهبی خود به تحصیل علاقهمند بوده است و با وجود گذشت بیش از نیمقرن از شرکت در کلاسهای تفسیر بانو امین، همچنان به وضوح روانی تفسیرهای بانو امین برای عامه مردم و طرح مباحث عرفانی ایشان بدون هیچگونه تشریفاتی را به خاطر دارد آن زمان که برای عصرهای چهارشنبه و شرکت در کلاسهای ایشان همچون دیگران لحظهشماری میکرده است.
حضور معلمان مرد و عدم رعایت حجاب در محیط دبیرستانهای قبل از انقلاب خانم قلمکاریان را به سمت تحصیل در علوم دینی سوق میدهد، اگرچه آن زمان به عنوان یک دختر نوجوان دورههای خیاطی و گلدوزی را هم گذرانده بود اما هیچکدام عطش دانستن او را برطرف نساخته بود تا زمانی که در کلاسهای خصوصی بانو امین شرکت میکند؛ دوری از خرافات و وسوسههای شیطان توصیههایی است که خانم قلمکاریان از کتاب «روشهای خوشبختی» بانو امین که برای عموم مردم نوشته شده به خاطر میآورد؛ همتراز بودن با علمای عصر خود و حتی رسیدن به مقام شهود از ویژگیهایی است که شاگرد ایشان ذکر میکند، مکاشفات بانو امین در یکی از کتابهای ایشان به زبان عربی هم نوشته شده که به تعبیر خودشان هدف از بیان آن تأکید بر باز بودن راه کشف و شهود برای عموم مردم بوده است.
مؤلفههای شخصیت بانو امین در کلام شاگردش اینگونه تجلی مییابد:« با وجود اینکه ایشان از لحاظ اجتماعی موقعیت بالایی داشت و فرزند یکی از ثروتمندترین تجار زمان بود ولی زندگی مجللی نداشت، خانهشان پس از سالها بدون تغییر مانده بود و حتی یک گلدان تزیینی در منزل وی وجود نداشت، با وجود تمکن مالی به ظواهر بیتوجه بود؛ تواضعش چنان زبانزد شده بود که در کتب خود اسمی از خودش نمیآورد و عنوان ذریه ای از ذرایع بتول را برای خود برگزیده بود».
صمیمیت مثالزدنی بانو امین در مواجه با شاگردانشان چنان در خاطر خانم قلمکاریان باقی مانده که میگوید:« وقتی به محضر ایشان میرفتیم، با وجود همه عظمت علمی که داشت گویی در کنار مادربزرگ خود قرار گرفتهایم، هیچگاه نمیگفت شما تازهکار هستید و متوجه نمیشوید بلکه گاهی مقامات بالای عرفانی را برای ما تشریح میکرد».
آوازه بانو امین در روزهای نه چندان دور در جهان پیچیده بوده است و حتی عدهای از خارج در جستجوی پیغمبرهای وارد ایران میشوند، تأکید بر آگاهی و اطاعت خداوند از روی دانایی،صحبت به زبان مردم و فرود آمدن از یک فراز علمی برای فهم عامه ویژگی دیگری است که خانم قلمکاریان مکرر بر آن تأکید دارد، روشی که از پیامبران آموخته شده و با در نظر گرفتن دغدغه مردم، از یک تواضع بزرگ حکایت میکند؛خانم قلمکاریان در اثنای صحبتش خاطراتی از بانو امین را هم تعریف میکند:« خانمی به محضر ایشان رفته و خواسته بود تا بانو امین دعایی را روی کفن او بنویسند، بانو امین در جواب گفته بود اذکار را روی قلبتان حک کنید تا تأثیرگذار باشد».
درک محضر بانو امین همراه با آرامش و معنویت فراوان جلسات ایشان در خاطرات خانم قلمکاریان همچنان پررنگ است، نحوه برخورد با کسانی که شاید ظاهر مناسبی نداشتند، به هیچوجه به سمت تندی نبوده است؛ تلاش برای به دست آوردن قلبهای این افراد و بیدار کردن فطرتهای پاک آنها روش بانو امین در برخورد با این افراد بوده است.
خانم قلمکاریان بر نبود هیچ عکسی از بانو امین تأکید دارد و بر این باور است که عکس یک خانم در پیری چه الگویی میتواند برای جوانان باشد وقتی اطلاعی از شخصیت ایشان نداشته باشند، او ایجاد تعادل بین فعالیت علمی و خانواده را در شخصیت بانو امین اینگونه توضیح میدهد:« ایشان اگرچه برای تحصیل از خانه بیرون نرفته بودند اما فعالیت علمی، بانو امین را از عمل به وظایف خود در خانواده دور نکرده بود، حتی مدیریت مالی خانواده بر دوش وی بود، اولویت اولش را در خانواده تعریف کرده و معتقد بود سیر و سلوک یک زن همسرداری و تربیت فرزند است؛ با وجود آنکه مستخدم هم داشتند ولی تمامی کارهای همسرشان را خودش به تنهایی انجام میداد».
خانم فرشته منانی از شاگردان دیگر بانو امین است که در سال 55 اولین برخورد را با ایشان داشته است، او که در بحبوحه ایام بیحجابی در مدارس دوران راهنمایی را در مدرسه مذهبی گلستانیان یکی از معدود مدارس مقید به حجاب در اصفهان گذرانده بود برای تحصیل در دوره دبیرستان به دلیل نبود مدرسه مذهبی با مشکل برخورد کرده و یک سال ترک تحصیل میکند؛ دست تقدیر او را در یکی از سخنرانیهای حجتالاسلام قرائتی قرار میدهد تا با مکتب فاطمه (س) که بانو امین از پایه گذران آن بودند، آشنا شود؛ مدیریت مکتب با بانو همایونی بوده است و مناسبتهای مختلف بهانه خوبی است تا شاگردان این مکتب به محضر بانو امین که آن ایام دوران نقاهت و کهنسالی را طی میکردند مشرف شده و از ایشان بهرهمند شوند.
تمام امید ایام نوجوانی خانم منانی در پیداکردن این مکتب و فضای معنوی آن خلاصه میشود، اولین برخورد او با بانو امین شنیدنی است: « منزل ایشان در خیابان آذر بود، خانه بزرگی با یک حیاط باغبانی که بانو امین در اتاق مشرف به حیاط روی تختی دونفره نشسته بود و لباس سفیدی به تن داشتند، چهره نورانی ایشان به دل مینشست، با صدایی آرامی و آرامشی در رفتار شروع به صحبت کرد و از رعایت تقوا و اطمینان قلب گفت؛ دیدار با وی اشک را از چشمانمان جاری ساخته بود و وقتی خواستیم تا موقع اتصال با خدا برای ما دعا کنند با صداقت گفت آن موقع خود را هم از یاد میبرم چگونه شما را دعا کنم».
خانم منانی مطالعه عمیقی در کتب بانو امین داشته است و در این خصوص میگوید:« کتاب اربعین الهاشمیه به زبان عربی نوشته شده، سلوک فلسفی و عرفانی وی را نشان میدهد و با علمای تراز اول جهان اسلام هم آوردی علمی میکنند و با مطرح کردن نظرات آنها در کمال ادب علمی گاهی با آن مخالفت میکنند، این کتاب توسط بانو همایونی ترجمه شده بود و در همان سال اول ورود ما به مکتب فاطمه(س) تدریس میشد».
تأکید بانو امین بر اولویت خانواده در سخن خانم منانی هم آشکار است که تحصیل باید در حاشیه رسالت اصلی آنها یعنی انسانسازی و تربیت نسل باشد، گواه صحبتش ذکر خاطرهای از بانو امین است:« همسر بانو امین زمانی که ایشان کتاب اربعین الهاشمیه را مینویسند از این موضوع بیاطلاع بوده است، از آنجا که از تجار سرشناس اصفهان بودند در جلسهای با استاندار وقت از چاپ کتاب ایشان آگاه میشود، این کتاب پایه علمی ایشان را برای علمای نجف آشکار میکند و بعد از آن با طرح سؤالاتی از محضر بانو امین درجه اجتهاد ایشان را صادر میکنند».
تواضع و خلوص در برابر حضرت زهرا(س) و حرکت در مسیر ایشان، رعایت تقوا در همه زمینهها و پرهیز از افراط و تفریط مؤلفههای شخصیت بانو امین از دیدگاه خانم منانی است؛ ناراحتی شدید بانو همایونی در لحظه ارتحال بانو امین در سال 62 تشییع باشکوه ایشان و شرکت علمای برجسته در مراسم ایشان در خاطر او ماندگار شده است.
خانم منانی این روزها تدریس دروس اخلاق و معارف اسلامی را در دانشگاه به عهده دارد و تحقیق در خصوص شخصیت بانو امین یکی از موضوعات ارائه شده به دانشجویانش برای کنفرانس است؛ موضوعی که حتی برای دو دانشجوی مسیحی کلاس او هم آنچنان جذاب بوده که به سراغش رفتهاند، خودش در این باره میگوید:« این کنفرانس با یک پاورپوینت خوب هم ارائه شد و وقتی از علت انتخاب این موضوع از آنها پرسیدم در جواب گفتند با جستجویی در اینترنت متوجه شدیم که بانو امین به درجه علمی بالایی رسیدهاند و برایمان جالب بود تا از نزدیک با شخصیت ایشان آشنا شویم و زندگی ایشان را دقیقتر بشناسیم».
منبع: فارس